📌#شهید_جمهور خدمتگزاری شبانه روزی را به ما آموخت.
🔹روزی دو ساعت بیشتر آب نداشتیم. هر روز کلی سطل و دبه قطار میکردیم تا آب روزانه را تامین کنیم. هرکس میآمد ملایر خانهمان، از خجالت آب می شدیم.
یادم است یک بار بابا سخت مریض شده بود و برای استراحت آمده بودند پیش ما. شنیدم توی گوش مادرم می گفت: «پاشو بریم اینا آب ندارن، عذاب میکشن.»
🔹آقای رییسی که آمد، چند وقت بعد آب راه افتاد. میگفتند با
#جمکو_سبزوار قرارداد بستهاند و با تامین قطعات، آب شهر را راه انداختند.
راوی: راهب دشتی
#سید_شهیدان_خدمت
@iran1401ghaviiii 🇮🇷