✅ سردار شهيد شوشتری از حضور آیتالله خامنهای در روزهای اول جنگ در جبهه میگوید:
🔹«اوایل جنگ تحمیلی، اطراف اهواز، محوری دست من بود. یک روز صبح دیدم که دو سه نفر نظامی اطراف خاکریز ما می چرخند و دشمن را برانداز می کنند و لباس ارتشی تنشان بود. یکی از آنها قد رشید و اندام لاغری داشت و اسلحه ای روی کمرش و لباس ارتشی تنش بود و دو نفر دیگر اطراف او بودند. نزدیک طلوع آفتاب بود که شخصی دوان دوان به سنگر آمد و گفت آقا دارند به سنگر شما می آیند، گفتم چه کسی؟ گفت آقای خامنهای.
ایشان تشریف آوردند داخل و بعد از احوال پرسی گفتند طرح شما برای اینجا چیست؟ طرحم را ارائه دادم و آقا چند ایراد جدی به طرح گرفتند، بعد نقاط ضعف و قوت طرح را برای من تبیین کردند. بعد هم گفتند من در خدمت حضرت امام از طرح شما و این ایده دفاع خواهم کرد.
سردار شوشتری ادامه میدهد:
🔹 وقتی بنی صدر آمده بود دزفول و اندیمشک، رفتم به ملاقات او تا بعنوان فرمانده کل قوا، طرحم را به او ارائه دهم. یک صبح تا ظهر، پشت در اتاقش منتظر ماندم، نگهبان عزیز ارتشی خجالت می کشید مستقیم بگوید بنی صدر تحویلت نمی گیرد،... تا ظهر ماندیم تا اینکه با شرمندگی گفت: برادر پاسدار! آقای بنی صدر گفته اند «من می گویم در خوزستان نباید بمانیم، آقای شوشتری برای یک گوشه اش طرح آورده و من حوصله شنیدن این اراجیف را ندارم!!» در نتیجه من مأیوس شدم و برگشتم.
پیش خود گفتم: وقتی آقای خامنهای بعنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع, مرا تحویل گرفتند و گفتند: طرح شما برای اینجا چیست؟ ... انگار دنیا را به من دادند.»
#امام_خامنهای
@iran1401ghaviiii 🇮🇷