در حال نشستن در فرودگاه سوریه بودیم که تیراندازی شد،اما به هواپیما اصابت نکرد. وقتی نزدیک شدیم،سردار سلیمانی به خلبان گفت:ما سریع پیاده میشیم و تو دوباره تیک آف کن. وقتی هواپیما اوج گرفت، دقیقاً همان جایی که پیاده شدیم بودیم،منفجر شد‌ حاجی خیلی باهوش و با ذکاوت بود. با هیچ قلمی نمیتوان خاطرات او را نوشت و با هیچ فکری نمیتوان رشادت هایش را تصریح کرد. بارها گفتند خاطراتت را در یک مؤسسه فرهنگی بنویسیم اما قبول نکرد. یک روز به او گفتم:اجازه بدید، خاطرات شما رو در قالب کتاب بنویسم. جواب داد گفتم:من هیچ خاطره ای ندارم. آنقدر متواضع بود که نمیخواست دیده شود، اما خدا او را دید و به بالاترین درجه که شهادت است، نائل گرداند و پیکرش هم با حضور میلیونی مردم تشییع شد... خاطره سردار شهید حاج حسین پورجعفری •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran