بسمالله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
در و دیوار
در کنده شد از جا و سَرِ شعله زدن داشت
از هیزم از آتش و از دود سخن داشت
شد سرخ به جایِ همه از فرطِ خجالت
میخی که نگاهی به من و گریهی من داشت
برخواست کمر بندِ علی ماند به دستش
انگار نه انگار که صد زخم به تن داشت
وقتی که جماعت به سرش ریخت زمین خورد
وقتی که زمین خورد نگاهی به حسن داشت
جا پای مغیره به روی چادرش اُفتاد
از سينهی خوردش خبری مطمئِنَن داشت
در خانه و در کوچه و حتی دمِ مسجد
ای وای که قنفذ همه جا دست بزن داشت
این دست شکستن عرقِ شهر درآورد
اين طور کشاندن به خدا داد زدن داشت
كابوس نميكرد رها حالِ حسن را
یک عمر فقط نالهی نامرد نزن داشت
مانند حسینش شده محسن ، جگرش سوخت
میگفت علی محسِن ما کاش کفن داشت
(حسن لطفی)
▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐
@Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ