♨️«چادر» لباس رزم جبهه فرهنگی
🔰پرونده ویژه بنیاد تاریخپژوهی بهمناسبت روز دختر/9
🔹
پوشش چادر از دید دولت های استکباری و جهانخواران غربی، نوعی جامه رزمی و ضدفرنگی بود. از این رو به شدت از چادر نفرت و وحشت داشتند. چادر از دید اینها مانند لباس سپاه پاسداران و نیروهای بسیجی پنداشته می شد؛ همان گونه که امروز دولت های خودباخته و زبون امریکا و اروپا از دیدن یک نیروی سپاهی و بسیجی سخت به خود می لرزند و چه بسا قالب تهی کنند. در آن روز یک چادری برای آنها مانند یک پارتیزان به شمار می آمد و از او واهمه داشتند و رژیم شاه را برای کنار زدن چادر زیر فشار قرار می دادند. خاطرات آخرین سفیر انگلیس در دوران شاه از دیدن چند دختر چادری درخور توجه است:
🔸... من خود به خاطر دارم که در ماه نوامبر همان سال [سال 56] وقتی که برای ایراد نطقی در یک سمینار به دانشگاه شیراز رفتم، شش دانشجوی دختر را دیدم که در اواسط جلسه با چادر سیاه وارد سالن شدند و در کنار هم در ردیف عقب نشستند. آنها تا پایان سخنرانی ساکت نشستند ولی حرکت آنها حالت اعتراض داشت! در بازگشت به تهران در هواپیما موضوع را با یکی از اساتید دانشگاه اصفهان که در سمینار حضور داشت، در میان گذاشتم. او به من گفت که در چند ماه گذشته شاهد افزایش چشمگیر گرایش مذهبی در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان بوده است. استاد مذکور افزود که چون در محوطه دانشگاه زندگی می کند در این اواخر شاهد برگزاری مراسم متعدد نماز و دعای جمعی از طرف دانشجویان در فضای باز بوده است...
🔹از این خاطره جناب سفیر جزیره انگلستان به درستی می توان دریافت که نامبرده از دیدن چند دانشجوی چادری تا چه پایه ای دچار استرس و آشفتگی شده است که اولاً دقت کرده است که چند نفرند. یک سخنران هنگام سخنرانی، به ورود و خروج افراد کمتر می تواند توجه داشته باشد؛ مگر نسبت به واردشوندگان حساسیتی داشته باشد. دوم، این دانشجویان چادری را کاملاً زیر دید داشته و حتی محل نشستن آنها را که در یک ردیف در عقب نشستند! دنبال کرده است. شاید اگر جلوتر می آمدند جناب سفیر راه گریز در پیش می گرفت! سوم اینکه ساکت نشستند! انگار نگران بوده است که مبادا یک باره ضد او شورش کنند! چهارم می گوید حرکت آنها حالت اعتراض داشت! لیکن توضیح نمی دهد چه رفتاری از آنها سر زد که از دید او نشان اعتراض بود! بی تردید این برداشت او ریشه در توهمی دارد که به او دست داده است. پنجم اینکه حضور دانشجویان چادری در سالن سخنرانی تا آن پایه فکر او را به خود مشغول کرده بوده که در بازگشت به تهران در هواپیما موضوع را با یکی از اساتید همراه در میان گذاشته است.
🔸آنچه از خاطره این سفیر زبون آمده است گوشه ای از ترس و لرز زورمداران جهان استکباری را به نمایش می گذارد که به رغم آن یال و کوپال عاریه ای و ادعای ابرقدرتی، چگونه در برابر چند دانشجوی چادری خود را می باختند و رشته فکری آنان از هم گسسته می شد و آرامش خود را از دست می دادند و با این وضع جای تردید نیست که شاه را که برای آنها یک گماشته بی اراده به شمار می آمد زیر فشار قرار می دادند که چادر و چادری ها را از میان ببرد و آنان را از خطر چادر و چادری برهاند.
منبع: نهضت امام خمینی، ج5، صص429-428
🇮🇷 @IRANeMOASER