خوابی که نیم ساعت بعد تعبیر شد .. 🔹به پای صحبت دوستان «امید اکبری» نشستیم، امیدی که وقتی نام او به میان می‌آید گویی قبل از شهادت هم همه او را به‌نام شهید می‌شناختند، امیدی که کوچه به کوچه به‌دنبال شهادت می‌گشت تا اینکه در جاده خاش-زاهدان آن را پیدا کرد. 🔸هادی حق‌شناس از دوستان شهید امید اکبری: حدود نیم ساعت قبل از وقوع حادثه امید به یکی از همراهانش می‌گوید خوابم گرفته و کمی استراحت می‌کنم؛ چند دقیقه می‌خوابد و ظاهرا خوابی می‌بیند، زمانی که بیدار می‌شود با یکی از دوستانش تماس می‌گیرد و تعریف می‌کند که خواب دیده‌ام من و تو کنار ضریح امام حسین(ع)‌ نشسته‌ایم، گنبد باز شد، نوری آمد و من به سمت بالا رفتم؛ دوستش در جواب امید می‌گوید به خودت غره نشو و برای کسی هم تعریف نکن اما عاقبت تو شهادت است. 🔹حمید توکلی از دیگر دوستان شهید: امید هر برنامه‌ریزی که برای آینده‌اش می‌کرد، تمرکز اصلی‌اش بر شهادت بود و فکر نمی‌کنم برنامه بلند مدتی برای زندگی‌اش داشت چون عمرش را طولانی نمی‌دید و دغدغه اصلی‌اش همین موضوع بود. fna.ir/6pk07 @Farsss