🌿 . . . اما او در زمستان 63 بعنوان یک ‌بسیجی ‌ساده، همراه گردان امام حسین(ع) (لشگر 31 عاشورا) بفرماندهی شهید اصغر قصاب - در عملیات شرکت کرد. در یکی از روزها نیروها درگیری سختی با عراقی‌ها داشتند. قرار شد گردان سیدالشهدا (ع) نیروی کمکی برای آنها بفرستد، اما خبری نشد .... هر لحظه اوضاع بدتر می‌شد. دشمن، تمام توان قوای خود را گذاشته بود تا خط را بشکند. توپخانه و تیربار آنها مرتب کار می‌کرد. علی برای بررسی موقعیت منطقه، خودش را به خاکریز بعدی رساند. به محض این که بلند شد تا وضعیت آرایش نیروهای دشمن را ببیند، تیری به سینه‌اش خورد و قلب او را شکافت. آرام به روی خاک‌ها افتاد. هنوز رمقی در بدن داشت. با دست اشاره‌ای کرد، ... شاید تشنه بود، اما کسی آب نداشت. خودش سفارش کرده بود بچه ها قمقمه‌ها رو پُر نکنند زیرا به دیدار کسی می‌روند که با لب‌های تشنه، جان داد و به شهادت رسید🌷 🌷@isaar_razavi 🌷http://eitaa.com/isaar_razavi