بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع: « ٢» ✍️ مناسبت روز: در سوگ سنگین رحلت شهادت‌گونه عالم عامل حضرت آیت‌الله رئیسی (ره) و همراهان ایشان هستیم لذا این حادثه بزرگ را به محضر حضرت ولی‌عصر (عج)، رهبر فرزانه انقلاب و ملت بزرگ ایران تسلیت و تعزیت عرض کرده و سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند شهدای گرانقدر این حادثه تلخ، آغاز می‌کنیم؛ اما در ایام میلاد با سعادت هشتمین اختر تابناک آسمان ولايت و امامت، حضرت رضا (ع) هستیم و در روز گذشته به همین مناسبت از و حضرت ثامن‌الائمه (ع) سخن گفتیم و انشاالله در روزبرگ امروز نیز از آن امام همام سخن خواهیم گفت‌‌؛ اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) همواره در میان مردم و با مردم زیسته‌اند، و با گفتار و عمل خود به مردم درس زندگی و پاکی و فضیلت آموخته‌اند؛ آن بزرگواران با آن‌که از مقام رفیع امامت برخوردار بوده و برگزیده‌ی خدا و حجت الهی در زمین بوده‌اند، اما هیچ‌گاه برای خود حریمی قائل نبودند و به روش برخی از حکما و جباران، خود را از مردم جدا نمی‌کردند و همین موضوع باعث سهولت در الگوگیری از این اسوه‌های بزرگ الهی شده است؛ ✍️ بی‌شک‌ یکی از بزرگترین و ملموس‌ترین این الگوها برای بشریت و مخصوصاً ما ایرانیان، حضرت رضا (ع) می‌باشند که در این مجال به چند روایت کوتاه درباره سیره اخلاقی آن امام همام می‌پردازیم: ⬅️ «ابراهیم بن عباس» می‌گوید: «هیچگاه ندیدم که امام رضا (ع) در سخن، بر کسی جفا ورزند و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کنند؛ هرگز نیازمندی را که می‌توانستند نیازش را برآورده سازند، رد نمی‌کردند؛ و هرگز ندیدم به کسی از خدمتکاران و غلامانشان بدگوئی کنند؛ و چون سفره‌ی غذا به میان می‌آمد همه‌ی افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سفره‌ی خویش می‌نشاندند و آنان همراه با امام، غذا می‌خوردند؛ هیچ‌گاه خنده‌ی حضرت به صورت قهقهه نبود، بلکه تبسم می‌نمودند؛ در حضور دیگری پایشان را دراز نمی‌فرمودند؛ کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشتند، و بیشتر در شب‌های تاریک مخفیانه به فقرا کمک می‌کردند...» [إعلامُ‌الوَریٰ ص ٣١۴] ⬅️ «مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عَبَّاد» می گوید: لباس امام رضا (ع) در خانه، درشت و خشن بود، اما هنگامی‌که در مجالس عمومی شرکت می‌فرمودند (لباس‌های خوب و متعارف می پوشیدند) و خود را می‌آراستند. [همان] ⬅️ در روایت دیگری آمده که شبی امام میهمان داشتند و در میان صحبت، برای چراغ خانه، مشکلی پیش آمد، میهمان دست پیش آورد تا چراغ را درست کند ولی امام نگذاشتند و خودشان این کار را انجام داده و فرمودند: ما خاندانی هستیم که میهمانان خود را به‌کار نمی‌گیریم (و آنان را احترام می‌کنیم) [کافی ج٧ ص ٢٨٣] ⬅️ همچنین در روایت آمده: روزی شخصی که امام را نمی‌شناخت در حمام از امام درخواست نمود تا او را کیسه بکشند و امام هم بدون نکته‌ای مشغول به شستن او شدند؛ در این هنگام، فردی وارد شد و حضرت را شناخت و به آن شخص معرفی نمود؛ او با شرمندگی شروع به عذرخواهی کرد، ولی امام، همچنان او را کیسه می‌کشیدند و دلداری می‌دادند که اشکالی ندارد. [مناقب ج ۴ ص ٣۶٢] ⬅️ مردی از اهالی بلخ می‌گوید: در سفر خراسان با امام رضا (ع) همراه بودم، روزی امام سفره‌ای گستردند و همه‌ی خدمتگزاران و غلامان حتی سیاهان را بر آن سفره نشاندند تا همراه ایشان غذا بخورند؛ من به امام عرض کردم: فدایتان شوم، بهتر نیست اینان بر سفره جداگانه‌ای بنشینند؟ حضرت فرمودند: پروردگار همه یکی است و همچنين پدر و مادر همه ما یکی است و (بزرگی) و بهره هر کس هم به اَعمال اوست. [کافی، ج ٨، ص ٢٣٠] ⬅️ در روايت دیگری نیز آمده که غریبی درب خانه امام آمد و سلام کرد و گفت: من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم، از حج باز گشته‌ام و خرجی راه تمام نموده‌ام، اگر می‌توانید مبلغی به من مرحمت فرمائید تا خود را به‌وطنم برسانم، و انشاالله در آنجا از جانب شما، معادل همان مبلغ را به مستمندان صدقه خواهم داد، زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند شده‌ام؛ امام دویست دینار آوردند و از بالای درب، دست خویش را بیرون آورده و به آن فرد دادند و فرمودند: «این دویست دینار را بگیر و توشه‌ی راه کن و به آن تبرک بجوی و لازم هم نیست که از جانب من معادل آن را صدقه بدهی...» وقتی آن شخص دینارها را گرفت و رفت؛ اهل خانه از حضرت پرسیدند چرا از بالای درب، دینارها را به او دادید؟ و امام در جواب فرمودند: تا شرمندگی نیاز و سؤال را در چهره‌ی او نبینم. [مناقب، ج ۴، ص ٣۶٠] آنچه گذشت، تنها بخش کوچکی از سیره اخلاقی حضرت رضا (ع) بود که انشاالله بتوانیم با الگوگیری از آنها، به زندگی خود، رنگ خدایی زده و به سعادت دنیا و آخرت نائل شویم. https://eitaa.com/ROOZBARG