🔰سیدکریم پینه دوز و عنایت امام زمان(عج) آقا سیدکریم محمودی در گوشه‌ای از بازار تهران به پینه دوزی و پاره دوزی اشتغال داشت، و به همین جهت نیز به سید کریم پینه دوز مشهور شده بود مرحوم حاج محمود کاشانی شبی در خواب، آقا (عج) را زیارت می‌کند. آن حضرت به او امر می‌کند تا فردا صبح، فلان منزل را در فلان آدرس برای آقا سیدکریم پینه دوز خریداری کند و در فلان ساعت در حالی که آقا سید کریم با وسایل خانه‌اش در کوچه نشسته است به آنجا برود و کلید منزل را به او تحویل بدهد. حاج محمود کاشانی این خواب و رویا را از خواب‌های صادقه به شمار می‌آورد و صبح همان شب، به آدرس و نشانی که حضرت حجت (عج) به او فرموده بودند، می‌رود و آن خانه و صاحبش را پیدا می‌کند و در می‌یابد که آدرس و نشانه‌هایی که در خواب به او فرموده‌اند، بسیار دقیق و واقعی است. وقتی با صاحب خانه در مورد خرید خانه‌اش صحبت می‌کند، او با خوشحالی از این موضوع استقبال می‌کند و برای آقای کاشانی فاش می‌سازد که به علت داشتن بدهکاری، در شب گذشته به امام زمان (ع) متوسل شده است تا این خانه به سرعت به فروش برسد تا قرضش را ادا کند! حاج محمود کاشانی آن خانه را خریداری می‌کند و کلیدش را از صاحب خانه می‌گیرد و درست در همان ساعتی که حضرت ولی عصر (عج) امر کرده بودند، به سوی خانه آقاسیدکریم حرکت میکند. از ده روز پیش مدت اجاره آقا سیدکریم تمام شده و صاحب خانه ده روز مهلت داده بود تا خانه دیگری بیابد. سیدکریم وقتی خانه مناسبی نیافته بود، درست پس از پایان مهلت مقرر، بدون هیچ دلخوری و اعتراضی و بدون اینکه صاحب خانه اش را درجریان بگذارد، تمام اسباب و اثاثیه اش را از خانه بیرون آورده و در گوشه‌ای از کوچه نهاده بود. در همان زمان، حضرت بقیة الله الاعظم (ع) به کنار این عاشق دلسوخته و حقیقی آمده و به آقاسیدکریم فرموده بودند: «ناراحت مباش! اجدادمان نیز مصیبتهای بسیاری کشیده اند» و آقا سیدکریم درحالتی از مزاح عرض کرده بود: «درست است آقاجان اما هیچ کدام از اجدادمان به اجاره نشینی مبتلا نشده بودند.» در این هنگام لبهای مبارک حضرت ولی عصر(عج) به تبسم بازشده و فرمودند: «ترتیب کارها را داده ایم، تا چند دقیقه دیگر، مشکل حل می‌شود.» و دقایقی بعد از رفتن آن وجود مقدس، آقای حاج محمود کاشانی به آنجا می رسد... اللّهم عجّل لولیّک الفرج 🤲 ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝