موضوع: اجازه نمی‌دهم 📝کسی نمی‌توانست از زیر دستش در برود. معلم مکتب با کسی شوخی نداشت. بچه‌های بازیگوش را درست و حسابی تنبیه می‌کرد. ما هم سر کلاس او می‌رفتیم. یک روز با صورت باد کرده به خانه آمدیم. پدر از دیدن این صحنه جا خورد...! فردا به مکتب آمد تا با معلم صحبت کند. معلم شروع کرد به توجیه:«گاهی ضرورت دارد. بدون تنبیه، بچه‌ها خود سر می‌شوند. به حرف معلم گوش نمی‌دهند.!» پدر ساکت بود و چیزی نمی‌گفت. صحبت‌های معلم که تمام شد، خیلی آرام گفت:«حتی اگر این حرف‌ها صحیح هم باشد، باز من اجازه نمی‌دهم کسی عصای خود را روی سر فرزندم بلند کند!!! معلم ساکت شد. پدر از سکوتش فهمید که هنوز از عقیده خودش کوتاه نیامده. به خانه برگشت، گفت:«دیگر لازم نیست بروید مکتب. خودم در خانه به شما درس می‌دهم. 📚 کتاب استاد/ ۱۰۰ روایت از زندگی آیت الله سید علی قاضی/ صفحه ۷۴ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕌 تمدن نوین اسلامی|موسسه مطالعات راهبردی|طراحی سیستم های دینی 📥 ایتا | آپارات | سایت | فروشگاه اینترنتی | انتشارات | صوت