🔹 در زمان خلافت ابوبکر، مردى را پيش او آوردند كه شراب خورده بود/ ابو بكر به وى گفت: آياشراب خوردهاى؟/ مرد گفت: آرى./ ابو بكر گفت: چرا شراب خوردى، در حالى كه حرام است؟/ مرد گفت: زمانى كه من مسلمان شدم، خانهام در كنار خانههاى مردمى بود كهشراب مىخوردند و آن را حلال مىشمردند. اگر مىدانستم خوردن شراب حراماست، از آن، دورى مىجستم./
🔹 ابو بكر، رو به عمر كرد و گفت: درباره اين مرد، نظرت چيست؟/ عمر گفت:
مشكلى است كه ابو الحسن را لازم دارد./
🔹 آنان به خانه على(ع) آمدند/ على(ع) به ابو بكر فرمود: «كسى را همراه او بفرست كه وى را در محلّههاىمهاجران و انصار بگرداند تا چنانچه كسى قبلاً آيه تحريم شراب را براى اوخوانده بود، عليه او گواهى دهد؛ ولى اگر كسى اين آيه را براى او نخوانده بود، حدّى بر او نيست».
🔹 ابو بكر، آنچه على(ع) گفته بود، انجام داد [؛ ولى] كسى عليه آنمرد، گواهى نداد. ابو بكر هم او را رها كرد.
📚 الکافی، ج۷، ص۲۴۹
https://eitaa.com/islamhistory