🛑 اربابی بود که غلام بدي داشت .
مي گفت : اين غلام را دوست ندارم ، به حرف من گوش نمي دهد و سر به هواست... .
يك روز برايش خبر آوردند چرا نشستهاي⁉️
عده اي دارند غلام تو را مي زنند‼️
با عجله آمد و از او دفاع كرد.
گفتند: تو که از او راضی نبودی؟
چرا رفتي و از او دفاع كردي؟
گفت: با همه بدي اش
منسوب به من است،
مال من است،
غلام من است،
هرچند به حرفم گوش نميدهد، اما جز من کسی ندارد‼️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
مولای عزیزم !ما كه غير شما كسي را نداريم ...
خوب يا بد ، به پايتان نوشته شده ايم ...
هرچند رسم غلامی را بلد نیستیم.