🤲🏻 اول نماز، بعد رزم 🔺 بچه‌ها پشت خاکریز از خونسردی علی آقا کلافه شده بودند، اما کسی جرأت نمی‌کرد نه به اون اعتراض کنه، نه به سمت عراقيا تیراندازی. چون گفته بود:« تا من نگفتم کسی حق تیراندازی نداره.» عراقیا نزدیک و نزدیک تر شـدند. شصت متر، پنجاه متر، چهل متر؛ قلبمون داشت از سینه می زد بیرون. انگشتمون روی ماشه بود، اما علی آقا ساکت بود. داشت فلق می زد(خورشید طلوع می‌کرد). عراقیا به سی متری ما رسیدند. فریاد زد:«اگه کسی نمازش قضا نشده، بزنه.» 📚 دلیل، ص۱۵۱ | خاطراتی از شهید علی چیت سازیان 📌 🌷 @j_pasdaran | شهادت مرگ تاجرانه