توی مسیر بودیم که برسیم به چهار راه مسجد اعظم و منم فقط غصه دار شده بودم که ای داد بیداد تمام خاطراتم عکسهای حرم کربلا پاک شدن شوکه شده بودم از اینکه همه چی را از من گرفت تا اینکه یک موتور سوار از کنار شیشه ماشین فریاد زد به شوهرم گفت سریع برو تند برو دارن میان من از اینه بغل نگاه کردم دیدم وااای تعدادی موتور سوار پشت سرما هستن به همسرم گفتم بزن کنار من پیاده بشم و شما برو داخل خیابان امام پارک کن قصدم از پیاده شدنم این بود که اینبار واقعا از همون پراید هاچ بک سفید و موتورها عکس بگیرم اینبار دیگه تصمیم قطعی داشتم که حتما شکایت کنم من از ماشین پیاده شدم و از پلاک ماشینی که حامل خانمهای کشف حجاب بود عکس گرفتم دقیقا اون لحظه چراغ قرمز شد و به محض اینکه من عکس گرفتم خانم با حجاب نامتعارف شلوارک تا سر زانو و تیشرت و موهای بدون روسری به سمت من حمله کرد چند ضربه مشت به من زد و داد میزد و میگفت چادرت را میکشم بعد روسری سر میکنم داد میزد روسری من را چنگ زد خب روسری من هم با یک گیره وصل بود براحتی روسری من را کشید و باز هم میخواست گوشی من را بگیرد تا دوباره عکس را پاک کند خیلی فریاد زدم کمکم کنید ‌ 😭