▪️
« پیامدهای منفی طرح وفاق ملی»
« تالی فاسد »
✍ #سیدمختارموسوی :
آنچه در فتنه های 78 ، 88 و98 و 1401رخ داده از نظر فقه و حقوق و علوم قضایی ، و حسابداری ، زهی فراتر از حق الله و حق الناس و اعداد و ارقام است .و صرف نظر از کمیت و کیفیت خسارات و ضرر و زیانهای مادی و معنوی وارده به مردم و نظام ، در هیچ قاعده فقهی و حقوقی و یا مواد قانونی نمی گنجد و با هیچ راه حل ریاضی ، قابل ارزیابی و جمع و تفریق نیست که بتوان ، راجع به عبور از آنها یا فراموش کردن آنها و یا جبران و ترمیم ضرر و زیانهای وارده و یا بخشش و عفو عاملان و مسببین آن اظهارنظر نمود....
بدون هرگونه سیاسی کاری و سیاه نمایی ، و بدون جانبداری جناحی ، با یک حساب سرانگشتی ، می توان گفت : عمق فجایع رخدادی و آثار بجای مانده از آنها ، آنقدر زیاد است که ، تصّور نادیده گرفتن آن و پیشنهاد اغماض و اغضاء از مسئولیت و تلاش برای شسشوی گناه سران آشوب و رهبران فتنه و ارائه طرح وفاق ملی به بهانه بکارگیری کسانی که تا دیروز مساجد این ملت را به آتش می کشاندند، رگ پلیس فداکار کشور را می بریدند ، بسیجی کشور ا زنده زنده آتش می زدند ، و اموال عمومی و خصوصی ملت را تخریب می کردند و چادر از سر زنان و خواهران و دختران مردم می کشیدند ؛ خیلی زیان بارتر و فجیع تر از اصل فجایع مورد بحث به نظر می رسد .
در چنین وضعیتی ، در فرض که پیشنهاد دهندگان وفاق ملی ، جز خیرخواهی و دلسوزی منظوری نداشته باشند ، حکم عقل و وجدان ایجاب می کند که ، چنین پیشنهاد دهنده ای ، قبل از آنی که به فکر نجات گروه مخرب و تقصیر کار و مجرم باشد ، به فکر اکثریت قاطع مردم و پیداکردن راهی برای دلجویی و دلداری از آنها و اعاده حیثیت از دست رفته نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و سرانجام پیداکردن مرحمی برای دل پرریش مقام عظمای ولایت باشد .
متأسفانه ارائه پیشنهاد وفاق ملی یا وحدت ملی ، بدون توجه به حقوق عامه مردم و حقوق نظام و بدون ارائه راه حلی برای چگونگی جبران این همه خسارات و اعاده وضعیت به حالت اسبق ، شائبة در موضع حق بودن خرابکاران و سران فتنه را تداعی خواهد نمود و این همان آرزوی استکبار جهانی و صهیونیسم غاصب می باشد .
هر چند که در فرض محال ، سران فتنه و آشوب ، وحامیان آنها از عملکرد خود شدیداً پشیمان هم شده باشند و رسماً پس از اظهار ندامت و عذرخواهی از ملت بزرگ ایران و رهبرفرزانه انقلاب ، خود نیز مستعد در بدست آوردن دل مقام معظم رهبری باشند ، و سپس قصد جبران خساراتهای وارده نیز داشته باشند و صداقت آنها در این عمل اظهرمن الشمس باشد ، که فعلاچنین اتفاقی نیفتاده وبعید کهچنین شود ، ولی بازهم باز هم اینها قابل عفو و بخشش نبوده و چنین افرادی را نمی توان مشمول رأفت و شفقت اسلامی قرار داد .
در عین حالی که مطمئن هستیم وقوع چنین فعل پسندیده ای ، به علت عدم صداقت و صرامت از ناحیه سران فتنه و آشوب وهوادارانشان ، مبنی بر عذرخواهی از ملت و عذرخواهی از مقام معظم رهبری و اظهار ندامت از عملکرد خویش و تلاش برای جبران خسارات وارده بعید به نظر می رسد .کما اینکه تاکنون انجام نشده است .
آثار حقوقی و آثار منفی و تخریبی ناشی از مواضع اتخاذی سران فتنه و آشوب ،در صحنه بین المللی و داخلی دو صد چندان برابر آثار حقوقی ناشی از عواقب 8 سال جنگ تحمیلی است .
چرا که جنگ تحمیلی یا آثار ناشی از جنگ بیشتر حول محور مادیات از قبیل خاک ، نفت و مردم می چرخید ، اما آثار ناشی از فتنه ها وآشوبها واغتشاشاتها، در ماهیت و اساس نظام و اسلامیت نظام متمرکز بود و دشمنان داخلی و خارجی درصدد ناکارآمد جلوه دادن حکومت دینی و اثبات ناقص بودن تئوری اسلام سیاسی ونظریه ولایت فقیه در کسب مقبولیت واداره حکومت ومهار اختلافات داخلی بودند.
الحمدالله به لطف خدا و امدادهای غیبی امام زمان و هدایت های مقام عظمای ولایت و نایب بر حق امام زمان همه توطئه ها ، خنثی و فتنه ها خاموش و نقشه های ایجاد انقلاب مخملین نقش بر آب گردید .
اگر صدام یا رژیم بعثی عراق به کمک تمام اروپا و اکثریت کشورهای عربی و شوروی سابق در آن زمان خدای ناکرده موفق می شدند که تمام کشور ایران را تصرف نمایند ، کوچکترین گزندی بر چهره نورانی و مطهر اسلام ناب محمدی و نظام سیاسی اسلام و حکومت دینی نمی نشست و ادعای ناکارآمد بودن نظام دینی و ناقص بودن دین اسلام در امر حکومت داری و ادارة کشور از احدی پذیرفته نمی شد ، چرا که فرصت عرض اندام و فرصت تشکیل حکومت مبتنی بر احکام سیاسی اسلام به نظام جمهوری اسلامی داده نشده بود و انقلاب اسلامی در حالی که نوزادی بیش نبود ، دستخوش آثار ناشی از جنگ قرار می گرفت .
....
ادامه در صفحه ۲