﷽ 🎇 ⏰ نماز (۸۳): ⏰ روایت شده: "شبى ابوسفيان و ابوجهل و اخنس بن شريق بدون اطلاع از یکديگر از خانه خود بيرون آمده و در اطراف خانه رسول خدا هر كدام در گوشه ای پنهان شدند تا به قرآنى كه آن حضرت در _ميخواند گوش فرا دهند، و هيچكدام از جاى ديگرى خبر نداشت. چون صبح شد و فجر طلوع كرد متفرق شدند و اتفاقاً در راه به هم برخوردند و چون از مكان و منظور يكديگر مطلع شدند یکديگر را ملامت كرده گفتند از اين پس به چنين كارى دست نزنيد زيرا اگر سفهاء و جُهّال از كار شما اطلاع پيدا كنند، ممكن است خيالى درباره شما بكنند و سپس بدنبال كار خود رفتند. شب ديگر كه شد دوباره هر كدام به مکان شب قبل آمده بود و تا صبح در آنجا نشسته بودند و به قرآن رسول خدا گوش فرا دادند و چون صبح شد متفرق شدند و دوباره در راه به هم برخوردند و همان سخنان ديروز را تكرار كردند، تا شب سوم شد باز همچنان هر يك در اطراف خانه رسول خدا آمده و در جائى پنهان شدند و تا صبح ماندند و چون صبح شد دوباره در راه به هم برخورد کردند و اين بار با هم پيمان بستند كه از اين پس دست به چنين كارى نزنند. اخنس بن شريق در آن روز به منزل رفت و عصاى خود را برداشته به در خانه ابو سفيان آمد و به او گفت: اى ابا حنظله رأى تو درباره آنچه از محمّد شنيدى چيست؟ ابوسفيان گفت به خدا برخى از آنچه شنيدم فهمیدم و مقصود آنرا دانستم ولی معناى برخى را ندانستم و مقصود آن را نفهميدم، اخنس گفت بخدا سوگند من هم مانند تو بودم. سپس به در خانه ابوجهل رفت و به او گفت نظر تو درباره آنچه از محمّد شنيدى چيست؟ ابوجهل با ناراحتى گفت چه شنيدم؟! ما و فرزندان عبد مناف درباره رسيدن به شرف و بزرگى مانند دو اسبى كه در ميدان مسابقه ميروند منازعه داشتيم ما مى‏خواستيم از آنها سبقت بگیریم و آنان قصد سبقت بر ما را داشتند، آنان به مردم اطعام كردند ما نيز اطعام كرديم، آنان بخشش كرده و اموال به در خانه اين و آن بردند ما هم چنين كرديم، و چون ما هر دو در موازات همديگر قرار گرفتيم آنها گفتند در ميان ما پيغمبرى است كه از آسمان به او وحى میشود! و ما چگونه ميتوانيم به چنين فضيلتى برسيم! به خدا ما هرگز به او ايمان نخواهيم آورد و او را تصديق نخواهيم كرد". ⏰ (دلائل‏ النبوة، ج‏2، ص206). ...................................... ...................................... 💥 《وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَىٰ أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا》. (الإسراء/ ۷۹) 《و پاسی از شب را (از خواب برخیز، و) قرآن (و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافی برای توست؛ امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد!