این شخص را میشناسید؟
ایشون احمد بیابانی هستند
یکی از گنده لاتهای سه راه ورامین شهرری
احمد عادت به شراب خوردن داشت، چاقو کشی و دعواهای وحشتناک از کوچکترین هنرهای احمد بود
در یک دعوا ۲۲ شاکی خصوصی داشت
روز ۲۲ بهمن که کلانتری شهرری در آتش سوخت، ایستاده بود و میخندید میگفت ۷۰ تا پروندههای من سوخت
یه روز بچههای سپاه شهرری دستگیرش میکنند و بهش میگن:
تو خجالت نمیکشی؟ جوونای مردم دارن تو جبههها تیکه پاره میشن اونوقت تو توی تهران داری الواتی میکنی؟
احمد به غیرتش برمیخوره به اون پاسدار میگه:
منو آزاد کنید، نامرده اگه کسی فردا نره جبهه
فرمانده گردان مالک، آقای راسخ این حرفو میشنوه به احمد میگه:
من فردا صبح از میدان شهرری میرم برای جبهه
اگه خیلی مردی ۶صبح اونجا باش
احمد ساک به دست ۶صبح میدان شهرری بود
رفت جبهه و…
به گفتهی یکی از رزمندهها احمد متحول شده بود و از خدا خواسته بود اگر بناست شهید بشوم پیکرم را کسی نبیند، چون بدنش پُر بود از جای چاقو و خالکوبی و…
میگفت:
این بدن آبروی رزمندهها را میبرد
در یکی از عملیاتها که احمد به همراه چند تن از فرماندههان برای شناسایی منطقه بازی دراز رفته بودند گلوله مستقیم تانک به خودروی آنان برخورد میکند و بدن احمد در آتش سوخت و به شهادت رسید