حجاب زن در ایران باستان
چو خواهی بدانی ز اصل حجاب
برای زنان وطن ، ای جناب
به شهنامه ی ملک ایران نگر
چه خوش گفت آن دخت عرشی مآب
«منیژه منم دخت افراسیاب »
« برهنه ندیده رخم آفتاب »
خشایار شه گفت بانوی من
عیان رخ بیا در دل جشن ناب
زنش نامه عزل خود ساز کرد
مقامش بداد و نداده حجاب
اسیری ز ایران کنار عمر
به سوق مدینه چو آمد ذهاب
بدو گفت کس ، چهر باید عیان
برای خریدار برزن نقاب
بر آشفت و گوینده را مشت زد
دمی اشک بارید و گفتا عتاب
سیه باد رخسار پرویز ما
که بی حرمتی کرد و مارا عذاب
پس ای دوست ایران حجاب اندر این
همی حکم قرآن او پر ثواب
1402/3/11
شفیعی مازندرانی
✅کانال جهاد تبیین
@jahade_tabein1