حاج شیخ حسین ازغدی ساعت ساز می گفت : برادری داشتم مصروع که در اثر حمله صرع در جوی آب افتاده و مرده بود آب جنازه او را برده بود و در زیر مانده بود. چون جسد جریان آب می‌شد، آبیاران به جستجوی علت بند آمدن آب پرداختند و جنازه را پس از یکی دو ساعت از زیر بیرون کشیدند. خلاصه جنازه را روی خواباندیم و با پارچه ای آن را پوشانیم. در آن هنگام حاج شیخ حسنعلی اصفهانی در ده ما که داشت ساکن و به مشغول بودند. باری گریه کنان به خدمتشان رفتم و ماجرا را برای ایشان کردم. آن مرد بزرگ بالای سر جسد برادرم حضور یافتند و با خود بر پیشانی او اشارتی کردند و خواندند ناگاه برادرم که نزدیک دو ساعت زیر پل در آب مانده بود عطسه کرد و برخاست.