نه‌که‌اینا‌گلایه‌باشه‌ها،نه‌والا!
غُصه‌است‌فقط،گفتیم‌
یکمِشو‌به‌شمام‌بگیم‌... 
دین‌شده‌ابزاردستِمون!
یه‌دین ِانتخابی!
هرجامیخوایم‌هرجا‌که‌حوصلشُ
داریم‌ازش‌استفاده‌می‌کنیم
وقتاییم‌که‌نمیکشیم،
خسته‌میشیم،میشینیمـو 
دوباره‌بلندشدنِ‌مون‌باخودمونه!
هی‌یادمون‌میره‌که
بچه‌بسیجی‌وخستگی؟ 
منتظر‌و‌ازپاافتادن؟
عشق‌شهادت‌ونشَستن؟
به‌قول‌آقای‌صفایی‌اینها
راه‌رامی‌بینندُوقت‌کم‌را‌
و‌این‌است‌که‌شب‌و‌روز
می‌‌کوشندوآرام‌ندارند!
اصلااتفاقا‌اولِ‌همه‌ام
بچه‌حزب‌اللهی‌ها!
حال‌که‌نداریم‌کلاس‌نمی‌ریم!
درس‌نمیخونیم!
حواسمونم‌نیس‌حق‌الناسه!
که‌اگه‌حق‌الناسم‌نبود
الگوبودنمون‌برای‌بقیه‌چی‌پس؟
می‌گفت‌نماز‌اول‌‌وقت‌شده
شعار‌فقط‌حاجی!
می‌گفت‌اونجا‌بسیجیا
‌پشت‌خاکریزنمازی‌میخوندن
رو‌داغی‌اون‌رملا 
که‌اینجا‌بچه‌هازیر 
کولریبارم‌نخوندن!
می‌گفت‌اونوقتا‌شهیدنشدم
امااینجاهرروز‌شهیدمیشم
تواین‌خیابونا...
میونِ‌این‌وانفساه! 
یاد‌چشماشون‌که‌می‌افتم
وقت‌شهادت...
+توروخدانگودیگه‌حاجی
بسّه‌همینقدرشرمندگی!
یه‌جمله‌بگمُ‌تمـام!می‌گفت 
الانم‌خیلیآسوریه‌میرن‌اما 
همه‌‌ی‌اونایی‌که‌سوریه‌میرنم
شهیدنمی‌شن
! ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌