بسیار روے آموزش تأکید داشت
در دماے ۵۰ درجهے ظهر، بچههاے گردان را با پاے برهنه و بر روے لولههاے نفت حرکت میداد تا آماده رزم باشند!!
پاها هم تاول زده بود و به قدرے خون و چرک آمده بود که پوست زیر پا ترک خورده بود،به حالت مرده و سخت درآمده بود، اما دریغ از یک شِکوهے بچه ها …
آن چنان به نقشه و طراحے صحنهے نبرد مسلط بود که نقشهے کل عملیات بیت المقدس به آن مهمے را در چند دقیقه و با یک ماژیک براے نیروها تشریح کرد.
+شهیداحمدبابایے🌷
از یک گردان یک گروهان مانده بود و خستگے موجب شده بود تا نتوانند چشمان خود را باز نگاه دارند، از طرفے نیز ما در یک خطے قرار گرفتیم، که هم از پهلو و هم از روبهرو با بعثےها درگیر بودیم، لذا بهگونهاے خط را سازماندهے کرد که به همراه چهار رزمنده دیگر، در حالے که همه نیروها از خستگے زمینگیر شده بودند، به تنهایے خط را حفظ کردند …
+شهیدعلےاصغربشکیده🌷
مرندےهمرزمشهید :
انس و الفتے مثال زدنے با قرآن داشت، همیشه زیارت عاشورا میخواند
تنها چیزے که به هیچکس هدیه نمیداد انگشترے بود که از مادرش به یادگار گرفته بود، و به من میگفت میخواهم به گونهاے شهید شوم که حتے تکههاے بدنم را نتوانند جمع آورے کنند …!
+شهیدمحسنحاجےبابا🌷