◼ غربزدگی در مقابل فرهنگ عاشورا : استاد طاهرزاده: 🔷 امروز مي خواهد ما را از عهد جدا كند. امروز نيز دو عهد و دو جبهه در كار است: يكي عهد و جبهة حسيني كه حيات انساني را معني دار مي كند، و ديگري عهد و جبهة ترس و پوچي كه همه زندگي را تباه مي كند. (ع) كهنه شدني نيست، اما عامل كهنه شدن جامعه اسلامي، نزديك شدن به فرهنگ معاويه است- و نه در اثر مرور زمان - براي كساني كه به عهد نبوي وصل هستند حسين(ع) هميشه زنده و جاويد است و فقط عهد نبوي است كه تازه است و تازه مي ماند و فهميدن اين مطلب تنها از طريق حكمت و نهضت ممكن است و لاغير.  وقتي فرهنگ همه روابط را اشغال كرد و زندگي بر اساس ذوق اموي، عادت جامعه شد؛ براي انسان، تنها و تنها، انتخاب يكي از راه هاي ناحق باقي مي ماند، مگر اين كه حسين وار بر اصل فرهنگ اموي شورشي صورت بگيرد و راه جداگانه اي مطرح شود.  در فرهنگ معاويه اي فكر و اخلاق و تربيت و ادب همه رُومي شد و هيچ كس نفهميد كه حقيقت اسلام در حال از بين رفتن است و حتي كسي متوجّه نشد آن نمازي كه در فرهنگ معاويه خوانده مي شود، نماز نيست، چنان كه حجّش نيز حج نيست. در اردوگاه حسين (ع) و با ملاكي كه حسين مي دهد، فرهنگ روُمي همه چيزش باطل و است. بهداشت فرهنگ «رُومي معاويه اي»؛ يعني فاصله گرفتن از ملكوت و مقصد را «تن» انگاشتن و بيشتر بر جنبة حيوانيت خود پرداختن. ولي همان بهداشت در فرهنگ حسيني«مِنَ الاْيمان» است. راستي چه ساده اند آنهايي كه مي خواهند با آشتي با فرهنگ غرب، حقّي و حقّانيتي را براي انقلاب اسلامي حفظ كنند و از اين طريق به اسلام و انقلاب اسلامي آبرو بدهند. ارزش هاي جهت دهنده و واقعي از درون فرهنگ كفر صادر نمي شود، بلكه از درون فرهنگي برمي خيزد كه تسليم زندگي پوچ دنيازدة اموي نشده است.  انساني كه پوچي خود را نمي خواهد، ولي شرايط پوچ گراييِ فرهنگ اموي را پذيرفته، راه جديدي پيشنهاد نمي كند و از انحرافي به ديگر پابه پا مي شود و حسين(ع) مقابل فرهنگ اموي مي ايستد و عالَم ديگري را پيشنهاد مي كند كه سراسر، غير فرهنگ اموي است، نه اين كه با چند انتقاد جزيي بخواهد با آن فرهنگ روبه رو شود. اصلاً عالَم حسين(ع)، عالم ديگري است و برعكس؛ فرهنگ غيرالهي، سراسرش پابه پا شدن از خطايي به خطايي ديگر است. و تا زير سقف چنين فرهنگي هستيد از ستوني به ستون ديگر پناه برده ايد، ولي از اين فرهنگ آزاد نشده ايد چون عالَمتان عالَم فرهنگ رُومي است. بايد عالَمتان عالَم حسيني شود تا نجات پيدا كنيد. اين جاست كه شما مي بينيد در جامعة ، همواره كارشناسي مي آيد بقيّة كارشناسان را تحقير مي كند و خودش به گمان خود حرفي صحيح مي آورد و بعد كارشناس ديگري مي آيد و قبلي را تحقير مي كند، چراكه فرهنگي كه به معصوم وصل نباشد، كارش از خطايي به خطايي ديگر پناه بردن است.   https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3