🔰دورترين نظام‌ها از ديكتاتورى، نظام ولايت فقيه است 💢اگر كسى به خدا و قيامت و اينكه همه امور زندگى ما مى‌‌تواند در سعادت آخرتى ما نقش داشته باشد، معتقد باشد، چنین کسی نه مى‌‌تواند ملحد و منكر خدا و دين باشد و نه مى‌‌تواند سكولار باشد و بگوید دين از سياست جداست. طبق اين نظر دين و سياست از هم انفکاک ندارند. مبناى انقلاب اسلامى اين نظريه است. 🔺حالا اگر در چنين جامعه‌‌اى حاكمى با چنين بينشى پيدا شد و گفت بله، من دين و اسلام و اين حرف‌ها را قبول دارم اما قانون اين است كه من مى‌‌گويم، چه موافق اسلام باشد چه نباشد، اين مى‌‌شود ديكتاتور؛ يعنى قانون را خودش ديكته مى‌‌كند. ↙️اما ولايت فقيه يعنى چى؟ پيش‌‌فرض ولايت فقيه اين است كه قوانين اصلى بايد از طرف خدا باشد چون او رب‌‌العالمين است. حق قانون‌گذاری دارد چون هم مالك هستى است، هم مصالح مردم را مى‌‌داند، هم علم بى‌‌نهايت دارد و منافع خودش را مقدم نمى‌‌داند و هم اصلاً منافعى نمى‌‌خواهد، او همه‌چيز را از خودش دارد، نيازى به كسى ندارد. اين در عرصه قانون‌گذاری. 🔸در عرصه اجراى قانون، طبق نظريه‌‌اى كه در باب ولايت فقيه مقبول است و بزرگان فقها از صدر زمان غيبت تاكنون بيان فرموده‌اند، مشروعيت ولی فقيه از طرف خدا و ائمه اطهار(ع) است و به عنوان نائب امام، حكومت مى‌‌كند. چون خدا فرموده، چون پيغمبر فرموده، چون امام فرموده: «مَنْ کانَ مِنَ الفُقَهاءِ...» ، «انْظُرُوا اِلَي رَجُلٍ مِنْكُم يَعرِفُ حَلالِنا وَ حَرامِنا» بنابراين نظريه ولايت فقيه هيچ ارتباطى با ديكتاتورى ندارد. 🔹حداكثر چيزى كه مى‌‌شود جهت مشترك بين همه حکومت‌های دنيا اعم از دموكرات و حکومت‌های مطلقه و حكومت الهى ولايت فقيه قائل شد اين است كه بالاخره همه حکومت‌ها به يك جایی مى‌‌رسند كه در يك موقعيت‌‌هاى حساسى يك نفر بايد حرف آخر را بزند، در تمام قوانين دنيا بايد چنين چيزى پيش‌‌بينى بشود و غالباً هم در قانون اساسی‌شان پيش‌‌بينى كردند. ✅در بسيارى از كشورهايى كه امروز جزو پيشرفته‌‌ترين كشورهاى دنيا هستند، گاهى بين قوه مجريه و مقننه اختلاف مى‌‌شود، اختلافى كه هيچ قابل حل نيست. آخرش این است که در بعضى از كشورها در قانون پيش‌‌بينى مى‌‌كنند كه براى اينكه رفع اختلاف بشود، رئيس‌‌جمهور حق دارد یک مجلس را منحل كند و انتخابات از نو شروع بشود، اين حرف آخر است ديگر؛ رئيس‌‌جمهور حق دارد بيايد مجلس را منحل كند. اين يك نوع ديكتاتورى است. 🔘{مثلا} در حكومت آمريكا در مواردى به رئيس‌‌جمهور حق داده شده كه بر خلاف نظريات كنگره، دو مجلس قانون‌گذاری آمريكا، رئيس‌‌جمهور حق دارد در مواردى رأى آن‌ها را وتو كند. تمام نمايندگان كنگره به چيزى رأى دادند؛ اما در يك مواردى براى رئيس‌‌جمهور پيش‌‌بينى شده كه حق دارد وتو كند، مى‌‌گويد اين را شش‌ماه به تأخير بيندازيد؛ اين يك نوع ديكتاتورى است. همه نمايندگان مردم رأى دادند، دو تا مجلس رأى داده، ولى در خود قانون پيش‌‌بينى كرده كه او حق دارد بيايد وتو كند؛ اين يك نوع ديكتاتورى است. ♦️حاصل اینکه، دورترين نظام‌ها از ديكتاتورى، نظام ولايت فقيه است؛ وگرنه در ساير نظام‌ها كم يا زياد نوعى ديكتاتورى وجود دارد. حالا بگذريم از تقلب‌‌هايى كه در مقام عمل انجام مى‌‌گيرد، رأى مردم را مى‌‌خرند يا آنها را با تبليغات شست‌وشوى مغزی‌ مى‌‌دهند و آن‌ها را به آن جهتى سوق مى‌‌دهند كه پول‌‌دارها مى‌‌خواهند، همان‌‌طور كه در آمريكا و ساير كشورهاى اروپايى انجام مى‌‌گيرد. 📚تلخیصی از سخنرانی آیت الله مصباح یزدی(ره) با موضوع "ولایت فقیه" در تاریخ 4 مرداد 1381 @masjedalmahdi