💢داستان احمق بزرگتر ▫️‏در یک زمان خبر پیچید که کارگاه ها و کارخونه ‌ها نعل اسب تولید نمیکنن چون براشون صرفه نداره و قراره نعل اسب خیلی گرون بشه ➕طبیعتا تعداد کمی از جامعه هستند که اسب دارند اون تعداد وقتی این خبر رو میشنون میرن برای احتیاط هم که شده چندتا نعل خریداری میکنن ➕‏اما قبل از اونایی که اسب دارند،تولید کنندگان نعل که میدونند چه اتفاقی قراره بیوفته. خودشون و تموم نزدیکانشون ، قبل از پیچیدن ابن خبر تموم نعل های بازار رو به قیمت پایین میخرن و احتکار میکنند. ▫️الان واقعا نعل اسب تو بازار کمیاب میشه و هر روز قیمتش بالا میره! ‏یک سری از مردم که اسب ندارن هم وقتی میبینن نعل اسب هر روز داره گرون تر میشه، تصمیم میگیرن برن نعل اسب بخرن تا بتونن گرون تر بفروشن ▫️این هجوم اوردن مردم تو بازار برای نعل باعث میشه هم نعل گرون تر بشه ، هم کمیاب تر بشه تو بازار. ‏این عده که به قصد سود کردن نعل خریدند. وقتی سود میکنند توی هرجا میرن شروع میکنند به تعریف کردن از تجارت نعل! ▫️پشت سر این افراد هم بحث‌ میشه مثلا میگن فلانی دو ماه پیش نعل خرید الان زندگیش از این رو به اون رو شد ➕همین حرفها باعث میشه کم کم همه به فکر خریدن نعل بیوفتن به سودای پولدار شدن ‏کاسب و کارمند پیر و جوان محصل و بیکار همه و همه به فکر خریدن نعل هستن پول قرض میکنند میرن نعل میخرن تا گرون بشه سود کنند. 🔻اگه ازشون بپرسی به کی میخوای بفروشی با پوزخند میگن؛ بابا یه ‎احمق دیگه پیدا میشه اینو از من گرونتر بخره ‏این روند افزایش قیمت نعل اسب تا کی ادامه داره؟ 👈تا روزی که ‎احمق بزرگتر پیدا نشه که بشه بهش نعل اسب فروخت. اون روز ، روزیه که حباب ها میترکن 🔻روزی که احمق ها نعل اسب دارن و زرنگ‌ها پول احمق‌ها رو ‏این داستان ‎احمق بزرگتر توی تموم بازارهای مالی برقراره وقتی احساس جای منطق رو میگیره وقتی بجای قبول واقعیت ، میریم توی رویا که الان سود میکنیم و پولدار میشیم ناخواسته داریم احمق بزرگتر میشیم @masjedalmahdi