📜
#خاطره |
تولید ماسک
🔖قسمت دوم
در بین آن همه جهادگر یکی از خانوادههای عزیز هنوز در گوشه ذهنم مانده که مایه دل گرمی و موتور محرک روحیه ما بود.
بعد از اطلاعرسانی یکی از دوستان که ساکن یکی از روستاهای نزدیک بجنورد بود آقایی تماس گرفت و درخواست پارچههای مخصوص تولید ماسک کرد. شب با چند نفر از دوستان حرکت کردیم و با کمی پرس و جو خانهای را که نسبتا از روستا دور بود را پیدا کردیم، بعد از کمی خوش و بش پارچه ها را تحویل دادیم و گفتیم که برای دوختن چه نکاتی را رعایت کنند.
چند شبی به همین منوال گذشت و بعد از گرفتن ماسکها متوجه شدیم که چرخ خیاطی که برای دوختن استفاده میکنند چرخ دستی است و صنعتی یا برقی نیست.
دوباره خدمتشان رسیدیم و گفتیم با این حجمی که شما تولید میکنید فکر کردیم که چرخ برقی دارید! بنده خدا با توضیح اینکه بعد از نماز صبح و طلوع خورشید ۴ نفره (آقا به همراه همسر و دو فرزند دبستانی شان) خانوادگی برای تولید این ماسکها مشغول میشوند تا حوالی غروب آفتاب که موقع تحویل گرفتن ماسک ها بود.
(ماسکها را بعد از جمع آوری به دانشگاه علوم پزشکی برای استریل کردن در دستگاه های مخصوص انتقال میدادیم و صبح به تیم های توزیع و آموزش بهداشت میرساندیم).
بعد که گفتیم شما با این اوضاع لازم نیست دیگر ماسکی درست کنید بسیار ناراحت شدند و گفتند میخواهیم ما هم در این جهاد خدمترسانی که آقا گفتند سهیم باشیم.
نکته قابل توجه و بسیار شگفت انگیز این بود که متوجه شدیم همسرشان پا به ماه است و با آن شرایط ماسکها را میدوختند.
حتی بعد از به دنیا آمدن فرزندشان دوباره درخواست پارچه میکردند.
هیچ یادم نمی رود که تنها خواسته شان این بود که عکس حاج قاسم با لباس خادمی امام رضا (ع) را برایشان ببریم چراکه خانوادگی آن عکس را بسیار دوست داشتند.
خاطرهی جهادی، جهادگر مهدی ساری
@jahadgaran I جهادگران