پایگاه جهادگران استان یزد
📜 || جهادگر آسمانی اعظم افضلی بیشتر شب‌ها زمزمه تلاوت قرآن را از اتاق او می‌شنیدیم. اعظم السادات می‌خواست طرحی برای فضای سبز مقبره‌الشهدای مرودشت ارائه کند و اینگونه ارادتش را به شهدای گمنام، نشان دهد. دوست نداشت زمان را به بطالت سپری کند برای همین برای لحظه‌لحظه زندگی‌اش برنامه‌ریزی می‌کرد. فراق او چنان سنگین بود که بعد از شهادتش، مادر دچار سکته قلبی شد. یکی از دوستانش، فاطمه که هر هفته به خانواده ی او سر می‌زند، گفت: سیده‌اعظم در عالم خواب به من سفارش کرد و گفت «تا وقتی که مادرم زنده است، برو به مادرم سر بزن...» پدر اعظم السادات می‌گوید متاسفانه بعد از شهادت خانم افضلی، اعلاميه ای از مسئولین منتشر نشد تا همين اهالی اندک شهر و روستای کوچک ما بدانند که دختران ما در حال ماموريت جهادی و در تصادف به شهادت رسيده اند و متاسفانه در مراسم، سوالات ناراحت کننده ای از ایشان پرسیده شد. ایشان توضیح دادند وقتي چنين حادثه تلخی رخ مي‌دهد و در يک روستا چند دختر خانم جوان در تصادفی بدون حضور خانواده های شان به رحمت خدا می‌روند اولين سوال اهالی روستا و اقوام و آشنايان اين است که اين دختر خانم ها با چه کسانی بودند و با چه هدفی به کجا می‌رفتند. متاسفانه از تشييع دختران ما در قطعه‌های شهدای آرامستان حاجی آباد و مرودشت نیز ممانعت شد. به ما اجازه ندادند که عنوان شهيد را روي سنگ مزار فرزندان مان بنويسيم. ای کاش از سوی مسئولان اردوی‌های جهادی برای شناخت این جوان‌های وارسته که می‌توانند الگوی یک جامعه باشند کار شایسته ای انجام شود.» شهیده اعظم افضلی، دانشجوی گیاه پزشکی دانشگاه مرودشت، تیر 1387، در مسیر اردوی جهادی به فيض شهادت نائل گردید. 🌷 ✧◍◍✧‌◍◍✧◍◍✧◍◍✧‌◍◍✧◍◍✧ پاتوق دانشجویان جهادی استان یزد 🚩@q_hajammar