🔹 «ما به اندازهٔ رازهایمان بیماریم».
📌 نظریهپردازان زیادی مطرح کردهاند که نگه داشتن مسائل نزد خود و در میان نگذاشتن آنها با دیگران، ممکن است به منبعی از فشار روانی تبدیل شود و نهایتا به ناراحتی روانی و بیماری جسمانی فرد منجر شود. این نظریهپردازان ادعا کردهاند که ممکن است با دیگران راحت بودن در بیان احساسات اثرِ درمانی داشته باشد و این که درمان از راه گفتگو، تا حدی به این دلیل موثر واقع میشود که رازهایمان را میگشاییم و آنچه را که نزد خود حفظ کردهایم برملا میکنیم.
📌روانشناسی به نام جیمز پنهبیکر پیشگام پژوهش در مورد اثرهای افشا کردن است. در یک بررسی شاخص، او از آزمودنیها خواست تا درباره رویداد ناراحتکننده یا تکاندهندهای که برایشان اتفاق افتاده، یا چیزی که در موردش با کسی صحبت نکردهاند، فکر کنند و سپس، از آنها خواست تا این رازها را بنویسند. این افراد درباره بسیاری از رویدادهای ناخوشایندِ گوناگون، مثل لحظات خجالتآور مختلف، بیمبالاتیهای جنسی، رفتارهای غیرقانونی یا غیراخلاقی تحقیرها و... مطالبی نوشتند. جالب است که همه آنان به سرعت رازی را مطرح کردند که مخفی نگه داشته بودند. این امر نشان میدهد که به احتمال زیاد، همه ما رازهایی داریم.
📌 پنهبیکر ادعا میکند که مطرح نکردن رویدادهای تکاندهنده، منفی یا ناراحتکننده میتواند به مشکلاتی منجر شود. به گفته او، بازداری افکار و احساسات مرتبط با چنین رویدادهایی انرژی جسمی زیادی میگیرد. به عبارت دیگر، آسان نیست که رازی را برای خودمان نگه داریم یا جلوی فاش شدن چیزی را بگیریم، خصوصا در صورتی که این راز یک ضربه روانی عمده باشد، این کار ناراحتکننده است و انرژی زیادی میگیرد.
📌 با گذشت زمان، این فشار روانی هم مانند همه فشارهای روانی متراکم میشود که این امر میتواند احتمال بروز مشکلات مرتبط با آن را افزایش دهد، مشکلاتی از قبیل دشواری در به خواب رفتن، تحریکپذیری، علائم جسمانی (برای مثال دلدرد و سردرد) و حتی بیماریهای ناشی از ضعیف شدن کارکرد دستگاه ایمنی بدن. طبق نظر پنهبیکر، افشا کردن راز موجب کاهش این فشار روانی میشود. روبرو شدن با خاطرهای آسیب را با بیان کردن آن برای کسی یا حتی نوشتن درباره آن، فرد را از زحمت نگه داشتن این راز رها میسازد.
🔸رندی لارسن و دیوید باس
از کتاب روانشناسی شخصیت
ترجمه فرهاد جُمهری.