‌💠 مرواریدی از دریای ژرف قرآن ۲۴۵ 📖وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً﴿آیه ۵۵ سوره مبارکه اسراء﴾ ✨پروردگار تو از [حال همه‌ی] كسانى‌كه در آسمان‌ها و زمين هستند، آگاه‌تر است و [اگر تو را بر ديگران برترى داديم، به‌خاطر شايستگى توست]، ما بعضى از پيامبران را بر بعضى ديگر برترى‌ داديم و به داود، «زبور» بخشيديم. 🔰پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «خداوند مخلوقی بهتر از من و گرامی‌تر از من نزد خود نیافرید»، علی (علیه السلام)گوید: عرض کردم: «ای رسول خدا شما بهترید یا جبرئیل»؟ فرمود: «خدای تعالی پیغمبران مرسل خود را بر فرشتگان مقرّبش برتری داده و مرا بر تمام پیغمبران و مرسلین برتری داد و پس از من، ای علی (علیه السلام)! برتری مخصوص تو و امامان بعد از توست، زیرا فرشتگان خدمتگزاران ما و خدمتگزار دوستان ما هستند».۱ ✅ جابربن‌یزید جعفی گوید: مردی از یاران امیرالمؤمنین (علیه السلام) گفت: «روزی سلمان (رحمة الله علیه) خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) رسیده درباره‌ی خود حضرت از ایشان پرسید. فرمود: «سلمان! من کسی هستم که تمام امّت‌ها به اطاعت از من دعوت شدند، کافر شدند و به آتش عذاب گردیدند. من نگهبان آن‌ها هستم این یک واقعیّتی است که می‌گویم. سلمان! مرا به‌واقع کسی نمی‌شناسد مگر اینکه با من خواهد بود در ملأ اعلی». دراین‌موقع حسن و حسین (علیها السلام) وارد شدند، امام (علیه السلام) فرمود: «سلمان! این دو گوشواره‌ی عرش پروردگار جهانند، به‌وسیله‌ی آن دو بهشت درخشان است و مادرشان بهترین زنان است خداوند از مردم درباره‌ی من پیمان گرفته است؛ هرکه خواست تصدیق نمود و هرکه تکذیب کرد در آتش است من حجّت بالغه و کلمه‌ی باقیه و سفیر سفراء هستم». سلمان (رحمة الله علیه) گفت: «یا امیرالمؤمنین (علیه السلام)! من تو را در تورات با همین مشخّصات دیدم و در انجیل نیز همینطور. پدر و مادرم فدایت باد! ای شهید کوفه، به‌خدا قسم! اگر مردم نمی‌گفتند که خدا رحمت کند قاتل سلمان (رحمة الله علیه) را، سخنی درباره‌ات می‌گفتم که موجب ناراحتی نفوس و مردم می‌شد زیرا تو حجّت خدایی هستی که به‌وسیله‌ی تو خدا توبه‌ی آدم (علیه السلام) را پذیرفت و یوسف (علیه السلام) را از چاه نجات بخشید و تو داستان ایّوب (علیه السلام) و سبب تغییر یافتن نعمت خدا بر اویی». امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «می‌دانی داستان ایّوب (علیه السلام) چیست و علّت تغییر نعمت خدا بر او چه بوده است»؟ گفت: «خدا بهتر می‌داند و شما یا امیرالمؤمنین (علیه السلام)»! فرمود: «هنگام آمادگی برای سخن، ایّوب در فرمانروایی من مشکوک شد ایّوب (علیه السلام) گفت این مطلب بزرگ و امری بس سنگین است». خداوند فرمود: «ایّوب (علیه السلام)! درباره‌ی صورتی که من آن را به‌پا داشته‌ام مشکوک می‌شوی من آدم (علیه السلام) را گرفتار نمودم، به‌وسیله‌ی او آدم (علیه السلام) را بخشیدم و از او گذشتم چون تسلیم گردید و او را به امیرالمؤمنین بودن پذیرفت؛ تو می‌گویی این کار بزرگ و خیلی سنگینی است؟! قسم به عزّت خود! تو را از عذاب خویش می‌چشانم، مگرآنکه به اطاعت‌نمودن از امیرالمؤمنین (علیه السلام) توبه نمایی؛ سپس به‌واسطه‌ی من سعادتمند شد؛ یعنی او توبه نمود و اقرار به اطاعت نسبت به امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ذرّیّه‌ی پاکش نمود».         ‍   ┄═❁๑🌸๑📖๑🌸๑❁═┄ ۱. کمال الدین و تمام النعمهًْ، ج۱، ص۲۵۴. ۲. بحارالأنوار، ج۲۶، ص۲۹۲.🌹🍃