‍ ‍ آیا بمباران یا هدف‌قراردادن غیرنظامیان موثر است؟ در ۷ سپتامبر ۱۹۴۰ ، ۳۴۸ هواپیمای بمب افکن آلمانی از کانال عبور کردند. هوای خوب، بسیاری از لندنی‌ها را به خیابان کشانده بود. آن روز در ماه سپتامبر به نام شنبه سیاه در تاریخ ثبت شد و چیزی که به دنبال آن حمله برق آسا آمد. طی ۹ ماه آینده بیش از ۸۰ هزار بمب فقط روی شهر لندن ریخته شد. محله‌های پیرامون شهر از بین رفتند در پایتخت یک میلیون ساختمان آسیب دید یا تخریب شد و بیش از چهل هزار نفر در انگلستان جان خود را از دست دادند. اما چیزی که آلمان‌ها می‌خواستند محقق نشد. در ماههای پایانی چرچیل هم (مثل آلمانی‌ها)اظهار داشت که مطمئن‌ترین راه برای پیروزی در جنگ و برای تخریب روحیۀ ملی بمباران غیر‌نظامیان است. در ژانویهٔ ۱۹۴۴ در نیروی هوایی سلطنتی یادداشت مهم یکی از مقامات رده بالا با خرسندی این دیدگاه را تأیید کرد: «هر چه بیشتر بمباران کنیم اثرش رضایت‌بخش‌تر خواهد بود.» چرچیل با قلم قرمز معروف خود، زیر این کلمات خط کشید؛ آیا بمباران‌ها اثر موردنظر را داشته‌اند؟ …اندکی پس از تسلیم آلمان در ماه مه ۱۹۴۵ تیمی از اقتصاددانان کشورهای شکست خورده که از طرف وزارت دفاع ایالات‌متحده وظیفه بررسی اثرات بمباران را برعهده داشتند، از کشور مغلوب دیدن کردند. امریکایی‌ها بیشتر از هر چیزی می‌خواستند بدانند که آیا این راهبرد روش خوبی برای پیروزی در جنگ‌هاست یا خیر. یافته‌های دانشمندان واضح بود بمباران مناطق غیر‌نظامی شکستی مفتضحانه بود. در حقیقت، به نظر می‌رسید آنها اقتصاد جنگی آلمان را تقویت کرده و به این ترتیب، جنگ را تداوم بخشیدند. آنها دریافتند که بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۴ تولید تانک آلمان ۹ برابر و هواپیماهای جنگنده ۱۴ برابر شده بود. تیمی از اقتصاددانان انگلیس نیز به همین نتیجه رسیدند تولید در ۲۱ شهر بمباران شده‌ای که آنها تحقیق کردند، سریع تر از ۱۴ شهر بمباران نشده افزایش یافته بود. یکی از اقتصاددانان امریکایی اعتراف کرده بود «به تدریج متوجه شدیم با یکی از بزرگترین و شاید بزرگترین اشتباهات محاسباتی جنگ مواجه شده‌ایم.» آنچه بیشتر از همه‌ی این اتفاقات تأسف بار مرا به خود جذب می‌کند این است که بازیگران اصلی همه در دام افتاده‌اند. هیتلر، چرچیل، روزولت و لیندمن، یقین داشتند که حملات هوایی باعث می‌شود این پوسته شکننده منفجر و قطعه قطعه شود. اما هر چه تعداد بمباران‌ها بیشتر شد بر ضخامت این پوسته افزوده می‌شد ظاهراً پوسته نه یک غشای نازک بلکه یک قشر ضخیم بود. شوربختانه کارشناسان نظامی در فهم این مسئله کُند بودند. بیست‌و‌پنج سال بعد، نیروهای امریکایی با قدرت آتشی سه برابر بیشتر از جنگ جهانی دوم روی ویتنام بمب ریختند. این‌بار شکست‌شان بسیار ناگوارتر بود حتی وقتی شواهد درست مقابل چشمان ما قرار دارند، به نوعی همچنان سعی در انکار آنها داریم تا به امروز بسیاری بر این باورند که واکنشی که مردم انگلیس در دوران حملات برق‌آسا نشان دادند شاید موضوعی مختص انگلیس تصور شود. اما این واکنش مختص انگلیس نیست بلکه خصلتی کاملاً انسانی است. تاریخ امید‌بخش نوع بشر روتخر برخمان @jahadetabiinvasavaderesanehei 🔴 اینجا دریچه ای برای افزایش سواد رسانه ای و بصیرت افزایی می باشد ❌انتشار بدون لینک کانال جایز نمی باشد