27.56M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
پدر جان 💚 حال و هوای دلمان ابری است و بهانه باریدن دارد ... هر روز صبح که خورشید طلوع میکند ، با کلی ذوق و امید میگوییم دیگر امروز همان روز است که مدتها منتظرش بودیم ... مدام در طول روز چشمانمان در آسمان پرسه میزند و گوش هایمان خودش را تیز می کند تا ندایی را بیابد ... بی قرار و کلافه دور خود میچرخیم و مدام خود را دلداری داده که هنوز تا شب فرصت است و امروز دیگر روز آخر است ... شب که فرا می‌رسد ، بغض امانمان را می برد و سیل اشک سرازیر می شود ... تمام شب را با چشمان خیس منتظر می‌مانیم که صبح شود و چهارشنبه بیاید ... چهارشنبه بیاید تا باز مانند بچه ها دوان دوان ، خودمان را به خانه پدری 💚 برسانیم و شروع کنیم به گره داغ دل گشودن ... از درد فراق بگوییم و از روزها و شب هایی که در بی تابی گذشت ... پدر جان 💚 یوسفتان نازش زیاد است ... ولی ما دیگر صبر از کف داده ایم و تاب و توانی برایمان نمانده است ... زلیخا اگر جای ما بود ، چطور ۱۱۱۶ سال فراق را می توانست تحمل کند ؟! پدر جان 💚 دعای خیر پدر در حق فرزندان مستجاب است ... دعا کنید ، که فراقمان به ۱۱۱۷ سال نرسد ؛ و نیمه ماه شعبان که فرا رسد جشن میلاد و وصال را همه با هم در خانه پدری 💚 بگیریم ... خانواده مهدوی عزیز ؛ ما هر چهارشنبه نائب الزیاره شما خواهیم بود ... زیارت قبول ، یاعلی @jalasate_ostad @moallemanemahdavi