34.86M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
سلام پدر جان 💚 چندی پیش ، که مثل همیشه در کنج خانه پدری در آغوش شما آرام و قرار گرفته بودیم ... به نیت شنیدن پندهای پدرانه ، قرآن را گشودیم و سوره شعراء رزق آن روز ما بود ... با عقل که به تفسیر نشستیم ، عهد بستیم که دیگر در محضر شما به حدیث نفس نپردازیم ... اما پدر جان 💚 این دل در گرو عشق شما بی پروا شده و گوش بر موعظه های عقل بسته است ... و می خواهد با تمام وجود از عشق پدرانه شما نگاشته و ترانه عاشقی را از مناره های خانه پدری نغمه سرایی کند ... و خود می دانید که سکوت در مرام عشق و عاشقی بی معناست ... پدر جان 💚 همان دم که پا به ناسوت گذاشتیم مُهر فراق بر پیشانی سرنوشت ما ثبت شد ... اما عاشق ، تقدیر و سرنوشت نمی فهمد و تمام معادله ها را برهم خواهد زد ... و ما هر چهارشنبه دلخسته و دلشکسته خود را مضطرانه به خانه پدری می رسانیم ... و از درد فراق «اویی» که سالها چشم به راه ماست ، به اشک و استغاثه خواهیم نشست ... به امید روزی که چهارشنبه باشد ، «او» باشد ، ما باشیم و عطر و بوی خانه پدری ... خانواده مهدوی عزیز،زیارت قبول ما هرچهارشنبه در خانه پدری نائب الزیاره شما خواهیم بود. خاک بودیم یاعلی 💚 گفتیم جان گرفتیم تاعلی💚 گفتیم @jalasate_ostad