🔻عَنِ اَلْأَزْدِيِّ قَالَ دَخَلْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِيرٍ عَلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اَلْعَزِيزِ مَعَنَا فَقُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ أَنْتَ صَاحِبُنَا فَقَالَ إِنِّي لَصَاحِبِكُمْ ثُمَّ أَخَذَ جِلْدَةَ عَضُدِهِ فَمَدَّهَا فَقَالَ أَنَا شَيْخٌ كَبِيرٌ وَ صَاحِبُكُمْ شَابٌّ حَدَثٌ ازدی می‌گوید: من و ابو بصیر در حالی که علی بن عبدالعزیز با ما بود بر حضرت صادق سلام الله علیه وارد شدیم. من از حضرت پرسیدم: شما صاحب ما هستید؟ حضرت فرمود: من صاحب شما هستم؟ آنگاه پشت بازوی مبارکش را گرفت و فرمود: من پیرمردی سالخورده‌ام؛ صاحب شما جوانی نورس است. 📚بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۸۰ https://eitaa.com/joinchat/1313013833C3acf51f477