⚡️بخش اول توی بارداری اولم، از همان ابتدا اطرافیان تاکید داشتند که حتما هر روز شکمت را چرب کن تا تَرَک تَرَک و زشت نشود! من زیاد چرب نکردم ولی بچه بیشتر توی پهلو بود و روی شکمم ترک‌های کمی افتاد. در بارداری دوم که شکمم خیلی جلوتر بود، علی‌رغم چرب کردن، کلی خط و تَرَک نمایان شد. یک بار که چشمم بهشان افتاد، به همسرم گفتم: «شکمم رو ببین..» نگاهی کرد و گفت: «چطوره مگه؟! نقش و نگار به این قشنگی!» همین یک جمله به یکباره نگاهم را نسبت به این خط و ترک ها عوض کرد. دیگر احساس نمی‌کردم نابهنجارند یا زشت شده‌ام.. به این فکر کردم که خب این یکی از معمولی‌ترین اتفاقات مادری است. چرا باید برای ما زن‌ها اینقدر آزاردهنده باشد؟! یا چرا به گفته‌ی برخی شاید برای همسرمان ناخوشایند باشد؟ مگر آن همسر، هدیه‌ی گرانبهایی چون یک فرزند را از بدن من دریافت نکرده؟ چرا باید ترک‌هایش را دوست نداشته باشد؟! اصلاً همین چین و چروک‌های پای چشم و صورت‌مان که این‌همه از آن‌ها فراری و نسبت بهشان حساس شده‌ایم؛ چرا زشت می‌بینیمشان و ما زن‌ها تا بهم می‌رسیم راهکار می‌دهیم که چطور زیباتر و جوان‌تر بمانیم؟ مدام خودمان را زجر بدهیم که خدایی ناکرده نشانه‌ای از پیری نداشته باشیم!! اصلاً چرا اینقدر از پیری می‌ترسیم و فرار می‌کنیم؟! چه کسی گفته بدن و صورت یک زن ۲۰ ساله و ۳۰ ساله و ۴۰ ساله و... باید شبیه هم باشد و با هم مقایسه شود؟ آیا اینکه منِ ۳۰ ساله با ۲۰ سالگی‌ام تفاوت‌هایی دارم، طبیعی نیست؟! مگر چند درصد از زنان ژن پوست و موی خوب دارند؟ ادامه دارد ...