هم‌چنان من می‌سرایم‌ [هشتاد‌وپنج سالگی] هم‌چنان من می‌سرایم، می‌سرایم، می‌سرایم تا درختِ خشکِ معجزهای دورِ آن پیامبرهای دیرین، بار دیگر گل برآرد وز سرِ هر شاخسارش صد هزاران مرغِ خوشخوان پَر گشاید هم‌چنان من می‌سرایم تا شکوفه‌های ایمان و یقین از نو برآید هم‌چنان من می‌سرایم تا هزارِ نغمه‌گر، همراهِ من، در نغمه‌‌خوانی صد هزاران پرده آواز از گلوی خود سراید وین شبِ وحشت سر آید هم‌چنان من می‌سرایم می‌سرایم می‌سرایم. محمدرضا شفیعی کدکنی به بهانه‌ی زادروز استاد شفیعی کدکنی عکس: سهیلا ادیب