مرغی اسیر در قفس درد، دیدهای
یا در بهار، شاخ گل زرد، دیدهای
خرما به دوش نخل مروّت به کوچهها
هر نیمه شب، خلیفۀ شبگرد دیدهای؟
چون برق میگذشت که نشناسدش کسی
پنهان گریزتر ز چنین فرد، دیدهای
در چاه میگریست ز غربت، امام و، وای
پیغمبری ز امّت خود طرد، دیدهای
در جنگها و، داد و ستد، مسند قضا
بر نَفْسِ خود امیر، چنین مرد، دیدهای؟
بیپشت بود جوشن او وقت کارزار
هرگز چنو شجاع، همآورد، دیدهای
با من بگو، به عمر بشر حاکمی چو او
عدلی ز روی عدل بنا کرد؟ دیدهای؟
یک کربلا حماسه و عرفان، حسین اوست
مردی چنان حسین، بپرورد، دیدهای
خفّاش، شهره است به خونخواری، ای عجب!
خفّاشتر ز «ملجم» نامرد، دیدهای
خاموش شد علی، چو «اِذَا الشَّمسُ کُوِّرَتْ»
خورشید بر مدار فلک، سرد، دیدهای؟
شاعر:محمدرضاسهرابی نژاد
#شاعرانه
#شهادت
ـ ـ ـ ـــــــــــــــ❁ــــــــــــــــ ـ ـ ـ
🌻⃟✨⸾ جواهرانه
ـ ـ ـ ـــــــــــــــ❁ــــــــــــــــ ـ ـ ـ
♡
♡
@javaaheraneh