● ای کاش حمزه و جعفر زنده بودند! حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، دوران غصب حق خویش و تنهایی و مظلومیتش پس از رحلت رسول خدا «صلی الله علیه و آله» را چنین توصیف می‌فرماید: ❖ ...پس دیدم که به جز اهل بیتم، نه کمک کارى دارم و نه يارى دهنده‌ای؛ پس ایشان را از هلاکت نگاه داشتم؛ و اگر براى من پس از رسول خدا (ص) عمويم حمزه و برادرم جعفر مانده بودند با زور و اکراه بيعت نمى‌کردم؛ ولی من مبتلا به دو نفر تازه مسلمان شدم، عباس و عقيل؛ پس خواستم که خاندان خود را از نابودى حفظ کنم؛ چشم خود را با وجود خارِ در آن، بستم و آب دهانم را با وجود استخوان در گلو، فرو بردم و بر چيزى تلخ‌تر از علقم (گياهى تلخ) صبر کردم؛ و بر چيزى درد آورتر از برش دشنه‌ها براى قلب، شکیبایی ورزیدم. ❖ «فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ‏ لِي‏ رَافِدٌ وَ لَا مَعِي مُسَاعِدٌ إِلَّا أَهْلُ بَيْتِي، فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ الْهَلَاكِ، وَ لَوْ كَانَ‏ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَمِّي حَمْزَةُ وَ أَخِي جَعْفَرٌ لَمْ أُبَايِعْ كَرْهاً، وَ لَكِنَّنِي مُنِيتُ بِرَجُلَيْنِ حَدِيثَيْ عَهْدٍ بِالْإِسْلَامِ، الْعَبَّاسِ‏ وَ عَقِيلٍ، فَضَنِنْتُ بِأَهْلِ بَيْتِي عَنِ الْهَلَاكِ، فَأَغْضَيْتُ عَيْنِي عَلَى الْقَذَى، وَ تَجَرَّعْتُ‏ رِيقِي عَلَى الشَّجَا، وَ صَبَرْتُ عَلَى أَمَرَّ مِنَ الْعَلْقَمِ، وَ آلَمَ لِلْقَلْبِ مِنْ حَزِّ الشِّفَار» 📚 بحارالأنوار، ج30، ص15 @Zanjani_net