#این_دست_قلم_شده_مال_منه 🙂 حاج علی دستی را ڪه از زیر آرنج قطع شده بود ، با بند ڪفش بست و داخل جیبش گذاشت و تا زمانی ڪه رنگش از خونریزی سفید نشده بود ڪسی متوجه دست قطع شده او نشد . خلاصه با زور و ڪلڪ حاجی را راضی ڪردند برود عقب ، او هم رفت . وقتی به بیمارستان رسید ، با ڪمال خونسردی جلوی یڪی از دڪترها را گرفت و دست قطع شده اش را روی میز گذاشت و گفت : دڪتر جون ، این دست قلم شده مال منه ؛ ببین اگه می‌تونی یه ڪاریش بڪن . دڪتر با دیدن دست داغون و متلاشی حاج علی یڪ دفعه پشت میز ڪارش از حال رفت . علیرضا پس از قطع دست راستش ، گلنگدن سلاح را با دندان مى‌ڪشيد و مسلح مى‌ڪرد . #شهید_علیرضا_موحد_دانش #ڪجایند_مردان_بی‌ادعا 🌷ڪانال شهید جواد محمدی🌷 http://eitaa.com/joinchat/3910598656Cef7c9991c3