قابل توجه و تآمل ز نطفه ای که در رحم می‌ریزید آگاهید؟ آیا شما آن را می‌آفرینید یا ما آفریدگاریم». بعد می‌فرماید: « نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَ مَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ »؛ما در میان شما مرگ را مقّدر ساختیم؛و هرگز کسی بر ما پیشی نمی گیرد!... ». بعد می‌افزاید: « أَ فَرَأَیْتُمْ مَّا تَحْرُثُونَ... »؛آیا هیچ درباره آنچه کشت می‌کنید اندیشیده اید؟! آیا شما آن را می‌رویانید یا ما می‌رویانیم؟! هرگاه بخواهیم آن را مبدّل به کاه درهم کوبیده می‌کنیم که در شگفتی فرو روید! بعد می‌افزاید: « أَ فَرَأَیْتُمُ الْمَاءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ... »؛آیا درباره آبی که می‌نوشید اندیشیده اید؟! آیا شما آن را از ابر نازل کرده اید یا ما نازل می‌کنیم؟! هرگاه بخواهیم، این آب گوارا را تلخ و شور قرار می‌دهیم؛پس چرا شکر نمی کنید؟! ». (واقعه، آیات ۵۸-۷۰) در حکمت‌های ۱۲۶ و ۴۱۹ نیز تعبیرات دیگری آمده است که به فخرفروشان و متکبران به شدّت هشدار می‌دهد و به آن‌ها می‌گوید: آغاز و انجام زندگی خود را بنگرید و از ناتوانی‌های خود در برابر حوادث کوچک زندگی باخبر شوید تا از باده غرور و تکبر سرمست نگردید و راه زندگی را گم نکنید. شاعر عرب نیز می‌گوید: ما بالُ مَن أوّلُه نُطفَهٌ وَ جیفَهٌ آخِرُه یَفْخَرُ یُصبِحُ ما یَملِکُ تَقدِیمَ ما یَرجو و لا تأخِیرَ ما یَحذَرُ چرا کسی که آغاز کارش نطفه بی ارزش و آخرش مردار گندیده ای است اینقدر فخرفروشی می‌کند؟ صبح می‌کند در حالی که توانایی ندارد آنچه را می‌خواهد به سرعت به دست آورد و آنچه را از آن بیم دارد به عقب اندازد. (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۲۰، ص ۱۵۰) بلای تکبر از قرآن مجید از داستان ابلیس و آدم علیه السلام گرفته تا قارون عصر موسی علیه السلام و تا سران بت پرست قریش، به خوبی استفاده می‌شود که تکبر و غرور سرچشمه بزرگترین بدبختی هاست. اوّلین گناهی که در جهان انجام شد همان نافرمانی ابلیس در برابر خداوند و حتی اعتراض به حکمت پروردگار بود که سرچشمه ای جز تکبر نداشت. سرکشان قریش و بت پرستان مکه نیز به سبب همین رذیله خطرناک در برابر اسلام صف آرایی کردند و سرانجام به شکست و ذلت گرفتار شدند. قرآن مجید درباره گمراهان قوم نوح علیه السلام از زبان آن پیغمبر بزرگ می‌گوید: « وَ إِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَاراً »؛و من هر زمان آن‌ها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آن‌ها را بیامرزی، انگشتان خویش را در گوش هایشان قرار داده و لباس هایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدّت استکبار کردند! ». (نوح، آیه ۷. ) و درباره ولید بن مغیره مخزومی که راه مبارزه با قرآن را به مشرکان نشان داد می‌فرماید: « ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ*ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَکْبَرَ*فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ »؛بعد چهره در هم کشید و عجولانه دست به کار شد سپس پشت (به حق) کرد و تکبّر ورزید و سرانجام گفت: (این قرآن) چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینیان نیست! ». (مدثر، آیات ۲۲-۲۴. ) سرانجام درباره همه متکبران جهان می‌فرماید: « فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ »؛به آنان گفته می‌شود: از درهای جهنّم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید؛چه بد جایگاهی است جایگاه متکبّران! ». (زمر، آیه ۷۲. ) از این آیه شریفه به خوبی استفاده می‌شود که یکی از عوامل مهم دوزخی شدن همان استکبار است. در احادیث نیز نکوهش شدید و گسترده ای درمورد کبر و غرور شده ازجمله در حدیثی که در غرر الحکم از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل شده می‌خوانیم: «احْذَرِ الْکِبْرَ فَانّهُ رَأْسُ الطُّغْیانِ وَ مَعْصِیهِ الرَّحْمَنِ؛ از تکبّر بپرهیزید که سرآغاز طغیان‌ها و معصیت و نافرمانی خداوند رحمان است». (غررالحکم، ح ۲۶۰۹) در حدیث دیگری از امام باقر علیه السلام می‌خوانیم: «مَا دَخَلَ قَلْبَ امْرِءٍ شَیءٌ مِنَ الْکِبْرِ الّا نَقَصَ مِنْ عَقْلِهِ مِثْلُ مَا دَخَلَهُ مِنْ ذَلِکَ! قَلَّ ذَلِکَ اوْ کَثُرَ؛ در قلب هیچ انسانی چیزی از کبر وارد نمی شود مگر این که به همان اندازه از عقلش کاسته خواهد شد، کم باشد یا زیاد». (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۸۶. ) و از این جا روشن می‌شود که چرا امیرمؤمنان علی علیه السلام در کلام مورد بحث و در کلمات دیگرش اشاره به ضعف‌های انسان و نقاط آسیب پذیرش می‌کند چون او را از مرکب غرور پایین بیاورد و در مسیر صحیح انسانی قرار دهد. @jk110135 👈جواهرالکلام ایتا https://rubika.ir/javaherkalam110