حضرت امیرالمومنین(علیه السلام)فرمودند: هر کسی‌که به نفسش غش کند (آن را بی‌ارزش بداند)، هرگز نمی‌تواند خیرخواه دیگری باشد. اولین مرتبۀ خیرخواهی، تربیت اولاد است. باز هم امیرالمؤمنین(علیه السلام)فرمودند: کسی‌که به ارزش خود ناآگاه باشد، به گمراهی می‌افتد. ارزش انسان به چیست؟ در بهشت یکی از حسرت‌ها این است که به شخص بهشتی نشان می‌دهند در دنیا قرار بوده است که به چه جایگاهی برسد. حدود ۱۷ آیه در قرآن دربارۀ این مسئله است که من تنها به چهار آیه اشاره می‌کنم: حقیقت اول: انسان گل سرسبد عالَم خلقت است یعنی در نهاد انسان این استعداد قرار داده شده است که گل سرسبد خلقت باشد: او خدایی‌ست که همۀ آنچه را که از نعمت‌ها در زمین وجود دارد، برای شما آفرید. (بقره:۲۹) ما هرگز نفهمیده‌ایم که چه حقیقتی را در درون ما قرار داده‌اند. حقیقت دوم: انسان موجودی عزتمند و برتر از تمام مخلوقات است به یقین فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم ... و آن‌ها را بر همۀ آفریده‌های خود برتری کامل دادیم. (اسراء:۷۰) یعنی انسان می‌تواند به جایی برسد که از مَلک هم بالاتر برود. حقیقت سوم: انسان موجودی‌ست که با خداوند متعال دارای نسبت است مَلک دارای این خصوصیت نیست؛ چون مَلک با خداوند تناسب دارد: هنگامی که انسان را متعادل قرار دادم و در او از روح خود دمیدم (او را به خود منتسب کردم) ... . (حجر:۲۹) البته از خداوند چیزی جدا نشده است. چون خداوند دارای مقام احدیت است؛ یعنی بسیط است و دارای اجزاء نیست. اما وقتی می‌خواهد از حقیقت روحانی خود صحبت کند، می‌فرماید: و نفخت فیه من روحی. یعنی انسان انتساب به خدا دارد. حقیقت چهارم: خداوند انسان را خلیفۀ خود در زمین قرار داده است یقینا من در زمین جانشینی قرار می‌دهم. (بقره:۳۰) یعنی همۀ ما باید آیت الهی و نمایشگر الله باشیم. فرشتگان به خداوند گفتند: ما تو را همواره با ستایشت تسبیح می‌گوییم و تقدیس می‌کنیم. اما خداوند فرمود: من چیزی می‌دانم که شما از آن آگاه نیستید. یعنی من «آدم» می‌خواهم؛ نه «عابد». یعنی انسان موجودی‌ست ماوراء فهم مَلک؛ که اول‌صفِ عالَم ملکوت است. لذا اینکه فرمودند کسی‌که خودش را نشناسد؛ یعنی کسی‌که به موارد چهارگانۀ فوق (و موارد دیگر که گفته نشد) جاهل باشد. ما باید این حقایق را بفهمیم و یقین کنیم. اگر کسی به ارزش خود واقف شد و یقین کرد که گل سرسبد عالَم خلقت، برتر از همۀ مخلوقات، دارای نسبت با خداوند متعال و خلیفۀ خدا بر روی زمین است، دیگر به‌واسطۀ هواپرستی و هوس‌رانی، به این حقایق خدشه وارد نمی‌کند. چون ارزش ندارد که با یک هوس، نسبت خود با خداوند را خدشه‌دار کند. این همان چیزی‌ست که ما از آن به دور هستیم. فایدۀ معرفت نفس این است که وقتی شما این حقیقت را فهم و یقین کنید که منتسب به خدا هستید، یک «حکمت»ی از شما صادر می‌شود. و می‌‌گویید: حتی اگر بهشت و جهنم هم نباشد، خداوند شایستۀ عبادت شدن است. اگر فهمیدید و یقین کردید که گل سرسبد نظام خلقت هستید، دیگر با گناه به این مسئله خدشه وارد نمی‌کنید. بسیاری از افراد هستند که در امور خیریه فعالیت دارند؛ یعنی: تعاون دارند؛ اما این کمال نیست. چون تعاون در حیوانات هم وجود دارد. اساسا تعریف انسان، «انسان ناطق نیکوکار» نیست؛ بلکه «انسان ناطق منسوب به الله» است. بنابراین، ما چرا نباید آن چیزی باشیم که خداوند متعال اراده فرموده است؟ تمام حرف ما همین است و در آینده به آن خواهیم رسید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چکیده سخنرانی استاد سید محمدباقر علوی تهرانی موضوع: انسان از نگاه قرآن فصل دوم | جلسه ۷ - بخش دوم 🚩@javaherkalam110135 🚩 جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ 📲 🤲اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر