خانومی می‌گفت: الان که فکرش رو می‌کنم میبینم من خودم خیلی از بچگی هامو تنهایی گذروندم و همیشه حسرتِ کسایی رو خوردم که خواهر و برادر دارن با اینکه از خوردنی ها کمبودی نداشتم اما از خوردنشونم لذتی نمیبردم اسباب بازی هامو به عشق دخترعمم نگه میداشتم تا بیاد باهم بازی کنیم بعضی وقتا با لب و لوچه ی بابام ور میرفتم و توی ذهنم میگفتم مثلا بابام یه نوزاده این چیزا توی دلم موند و باعث شد هم از داشته هام لذتی نبرم و هم از نداشتنِ همبازی حسرت زده باشم شاید پدر و مادر منم به خاطر خونه منو از لذتِ همبازی محروم کرده بودن😢 @javanesho_ir ╚══════ 🌱