خدایا شاهد باش من حضرت زهرا و دوستدارانش را دوست دارم! دکتر احمد بدرالدین حسون- مفتیِ عامِ دیار شام - مردی فرهیخته و فاضل و مُتخلّق هستند. سال ۸۵ به قم آمدند. در معیتش به زیارت حضرت معصومه رفتیم. زیارت کردند و ضریح مقدس را بوسیدند. در شبستان بودیم که چشم‌شان به عبارت (یا فاطمة اشفعی لنا فی الجنة) افتاد. گفتند: می‌خواهی حدیثی بخوانم در فضیلت سیده النساء که در منابع ما آمده است؟- می‌پنداشتند مراد از فاطمه در عبارت فوق، دختر پیغمبر است- گفتم: بخوان! حدیثِ ورود حضرت زهرا را به محشر، با تمام تفاصیلش از حفظ خواندند. و چنان گریه می‌کردند که از حال انکسار و انقلاب درونیش، من هم منکسر و منقلب شدم. وقتی به این عبارت رسیدند: لِتَلتقطُ مُحبّیها و مُحبّیِ مُحبّیها کما یَلتقطُ الطیرُ الحَبَّ الجیّد مِن الحَبّ الرّدی- شیعیان خود را از میان اهل محشر جدا می‌کند، چنان مرغی که دانه‌هایِ خوب را از بد جدا می‌سازد- با گریه گفتند: اللهم اشهَد فی مشهدِ فاطمهَ المعصومه انّی اُحُبّ فاطمهَ و اُحُبّ مُحبّیها- خدایا در زیارتگاه حضرت فاطمه معصومه شاهد باش که من حضرت زهرا و دوستدارانش را دوست دارم- و رو کرد به من و گفتند: صحیح گفتم؟ گفتم: بله! گفت: پس در قیامت شهادت بده! به او قولِ شهادتِ در قیامت دادم. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: گروه حوزه علمیه در واتساپ، نقل خاطره از محمد مهدی ارگانی، ۱۴۰۰/۱/۲۷ http://t.me/sireyefarzanegan