🏷 سروده‌ی جناب آقای کفشگر، در استقبال از شعر منتشر شده رهبری: مرد آن نیست که از غرّش طوفان بگریزد مرد آن نیست که حیران و هراسان بگریزد مرد آن نیست که از باد مخالف بهراسد یا ز امواج ِ بلا خیز ، پریشان بگریزد تا عصا در کفِ موساست چه بیم از خطر موج به کجا سامریِ بی سر و سامان بگریزد حیف باشد که یلی خوف و خطر را نپذیرد یا که چون شیر و پلنگی ز غم جان بگریزد ننگ او باد همان عافیت اندیشِ سبک مغز از غمِ نان چو لئیمان و چو دونان بگریزد مرد آن نیست که در معرکه چون دیپلماتی بهراسد ز شغالی و ز میدان بگریزد ننگ باد آن که ز بی غیرتی و خفّت و خواری از کُنام وطن از دامن ایران بگریزد حیفِ او نیست ز دریوزه گی و ذلّت و پستی چون شغالِ گَری از بیشه ی شیران بگریزد تربت پاک وطن سجده گه شیردلان است حیف باشد کسی از خاک شهیدان بگریزد ما همانیم همان نسلِ به جا مانده ز سلمان حیف باشد کسی از کشور سلمان بگریزد 🖌علی کفشگر؛ چمستان 🌱 جبهه مدیا| @jebhemedia 🔰مجمع فعالان فرهنگی اجتماعی مازندران