عملیات مرصاد، از زبان سپهبد شهید حاج علی صیاد شیرازی
ساعت 30/8 شب از ستاد کل (که من الان در آنجا کار می کنم که در آن موقع معاون عملیاتش یکی از برادران سپاه بود. نمی دانیم گفت: همین طور آمده الان به کرند هم رسید و کرند را هم گرفتند. گفتم: اول یک حکمی بنویسد که من رفتم آنجا، نگویند تو چه کاره ای؟ درست است نماینده حضرت امام هستم ولی پادگان ارتش را (که آن موقع ارتش آنجا نبود ارتش همه توی جبهه ها بودند فقط باقی مانده آنها بودند. کسی که جلوی آنها را گرفته بود خود مردم بودند. اینجا کسی را نداریم; هوانیروز همین نزدیک است، زنگ بزن به فرمانده آنها، خلبانها ساعت 5 صبح آماده شوند، من می شود; 5 صبح، ما رفته بودیم; همه خلبانها توی پناهگاه آماده بودند، توجیه شان کردیم که اوضاع خراب است، دوتا این دو تا کبری را داشتیم; خودمان توی هلی کوپتر 214 جلو نشستیم. چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار می آورند تا از این خاک ریز رد بشوند. به اینها گفتم: بروید از توی دشت. ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودی اند. من دیگه به هلی کوپتر کبری گفتم: بچه ها! همه اینها محاصره شدند ولی هرچی زده بودیم، باز جایش سبز شده بود. تا آمدم بجنبم، دیدم هلی کوپتر رفته بالای سرش، مثل اینکه می خواهد اینها را دیدیم هلی کوپتر دومی گفت: من توپم کار صبح ساعت 8 بود که من توی طاق بستان بودم. به طرف جاده، شروع کردند به زدن اینها و آنها هم پا به فرار گذاشتند. صبح هم هلی کوپتر کبری آنجا پیدا شده بود.
@jihadmughniyeh_ir