🔹️فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها» در نیمههای شب سَر دختر یتیم امام حسین سلاماللهعلیه را به دامن میگیرد...
▪️شبی از شبهایی که قافله در راه شام بود، حضرت سکینه سلاماللهعلیها به یاد پدر و درد اسارت و غم های دلش، گریه زیادی کرد و صدای او به گریه بلند شد. شتربان او وقتی که دید گریهاش تمامی ندارد، به غضب آمد و دست آن مخدّره را گرفت و از روی شتر کشید و آن بانوی مظلومه را محکم به زمین زد و حضرت سکینه سلاماللهعلیها بيهوش شد.
🔹️در همين ساعت بود که ديدند نیزهای که سر مطهر سیدالشهدا سلاماللهعلیه بر آن بود، در زمین فرو رفت و هرچه حامل آن نیزه و لشکریان دیگر تلاش کردند تا آن رابیرون بیاورند، نتوانستند.
خبر به عمر سعد لعين رسيد و او گفت:
از علي بن الحسین سلاماللهعلیهما سؤال کنید.
حضرت فرمودند: بروید به عمه جانم زينب کبری سلاماللّهعلیها بگویید دنبال بچه ها بگردد؛ شاید کودکی در دل شب گمشده باشد.
▪️خبر به زینب کبری سلاماللّهعلیها دادند آن بانو با پای برهنه به عقب قافله رفت و خارهای بیابان در پای او میرفت و آن حضرت ناله سر میداد. زینب کبری سلاماللّهعلیها جلو آمدند و دیدند که یک خانمی روی ریگ و رمل بیابان نشسته و سر حضرت سکینه سلاماللهعلیها را به دامن گرفته است و گریه میکند.
🔹️پرسیدند: شما کیستید که بر یتیمان ما ترحم میکنید؟ آن بانو ، رو به زينب کبری سلاماللّهعلیها کردند و فرمودند:
دخترم زينب! منم مادرت فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها»؛ تو گمان میکنی من از حال یتیمان پسرم غافل میشوم!؟
📓معالي السّبطين، ج۲ ص۱۳۶
▪️🔹️▪️
#امام_حسین
#محرم #اربعین