رمضان می رود و اشک و دعا می ماند دلِ ما در به در ماهِ خدا می ماند گر چه تلخ است عبور از سحرِ ماهِ صیام یارب این یاد تو در سینه ی ما می ماند دلِ ما روشن از آن پنجره ی نورانی ست که سحر تا به سحر رو به تو وا می ماند بار الها! تو ببخشا بدی ام از کرَمت گر بشویی گنه ام نیک به جا می ماند درد از توست دوا نیز تویی بی تردید از تو در جانِ من ای عشق شفا می ماند با مناجات سحرگاهِ نسیمِ سحری شرحِ اوصافِ تو در اشک رها می ماند آه! همچون دلِ جا مانده ی ما در رمضان از تو تا روزِ ابد خاطره ها می ماند فیضِ این ماه همین بس که با ذکرِ علی در گلستانِ دلم عطرِ ولا می ماند یارب امیدِ دلِ ماست که تا سالِ دگر سایه‌ی لطف تو بر شاه و گدا می ماند گوید از عرش به ما فاطمه(س) با صوتِ حزین این نداهای شبِ قدرِ شما می ماند زیرِ لب زمزمه کردم بعلی و به حسین(س) گریه ام در نجف و کرببلا می ماند! 🌴💎🌹💎🌴