#تبادل
❌✖️چاقوشو گذاشت رو صورتم و در گوشم گفت :هییییس خوشگل خانوم
لحن بدش ترسم و بیشتر کرد😰
با نگاه کثیفی سر تا پامو برانداز میکرد
بهم نزدیک شد،صورتمو لمس کرد وگفت:جوووون😈حس کردم ممکنه رو قیافه نحسش بالا بیارم 🤮
آب دهنم و تف کردم تو صورتش، محکم کوبید تو دهنم😶و فکم و گرفت و گفت: خوبه خوشم میاد از دخترای این مدلی
آینه بریده رو تو دستم گرفتم 😬🤫
وقتی دیدم حواسش نیس آینه رو از قسمت تیزیش کشیدم رو کمرش
دیگه صبر نکردم و با تمام قدرت دوییدم
اما یدفعه😰، پاهام به یه سنگ گنده گیر کرد خوردم زمین🤦♀
دیگه نشد بلند شم بهم رسیده بود😖
بلندم کرد و چاقوش و گذاشت زیر گلوم و گفت :دخترجون من صبرم خیلی کمه میفهمی ؟ خیلی کم 🔪😰
یهو با صدای ترمز بلند و بلافاصله صدای تیر.....
#رمان_دلداده_متحول پارت گذاری هرشب در این کانال👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3558604989Cf6de0074eahttps://eitaa.com/joinchat/3558604989Cf6de0074ea#کانال_صدای_جندابه
🕌@jondabh