💠
بیماری مادر میرزا احمد کفایی
🔹 آقای محمدی گلپایگانی از آقای وحید [خراسانی] و او هم از آقا میرزا احمد کفایی نقل کرد: مادر ما مریض شد و بیماری وی خیلی خطرناک شد. به ایشان گفتند که شخصی در علوم غریبه متبحّر است و از چیزهایی مطّلع است و کارهایی از دستش برمیآید.
🔹 میگفت: من و برادرم حاج میرزا محمد، تصمیم گرفتیم که به خاطر مادرمان سراغ آن شخص برویم و چون آن دو عالم معتبر بودند و همین جوری به هر کسی مراجعه نمیکردند و آن شخص هم یک شخص عادی بود، تصمیم میگیرند که اول او را امتحان کنند تا ببینند که چیزی را که چیزی دارد یا خیر و بعد درخواست خود را مطرح کنند.
🔹 تصادفاً در راه با او برخورد میکنند و با توجه به خصوصیاتی که دربارهاش شنیده بودند، او را میشناسند، برای اینکه او را امتحان کنند، میرزا احمد میپرسد که میخواهم بدانم الان چه نیّتی کردهام؟ گفت: مادر شما مریض است. نیت کردهاید که بپرسید راه خلاصی او چیست؟
🔹 به اخویاش هم که نیت کرده بود
امام زمان (عج) کجاست، میگوید: شما نیت فردی را کردهاید که به تمام عالم محیط هست شاید میگوید که چند مدت پیش اینجا بودند و الان به فلان جا رفتهاند. میبینند که درست میگوید. بعد آن شخص میگوید: سه روز دیگر اجل والدهتان میرسد، و همین طور هم میشود!
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۱ ص ۵۲۵
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya