یک سبد با بونه را با بوسه اهدا می کنم قلب رنجور و دلم را با تو احیا می کنم کلبه قلبم شده در سوز عشقت آتشی گربیایی در برم این کلبه زیبا می کنم هرچه دارم در وجودم می کنم تقدیمتان گرتومی خواهی سرم ازپیش اهدامی کنم عاقبت در حسرت دیدار تو جان می دهم گرکه جان بخشی مرا صدکور بینا می کنم من که در عالم ندیدم همدمی مانند تو بی سبب پس من چرا امروز وفردا می کنم