پا به باغ خیالم می گذارم لابلای بنفشه های بهاری که گلبرگ های آن همچون دخترکان با گیسوان بلند و خرامان لابلای نسیم بهاری به این سو و آن سو میرود .در جستجوی عطر تنت و لمس دستان مهربانت به سوی افکارم می روم که سراسیمه پلک زدن هایم را می شمارد تا نگاه شرمگین مرا پنهان کند. کاش می توانستم روبرویت بنشینم با فنجانی از دوست داشتنت واز لبانت غنچه شعر بچینم . 📝سمیه عباسی