دوباره دورهمی قشون فامیل است و کیفشان همه کوک است و عیش تکمیل است شدند متفق القول تا خراب شوند هجوم متفقین در رکاب چرچیل است تمام دار و ندارم کَعَصف مأکول است زمان حمله ی پیروز لشکر فیل است دو معده ی یدک آورده اند انگاری رژیم و چربی و پرهیز نیز تعطیل است در این مقابله تیمور لَنگ، لُنگ انداخت که حجم این همه تخریب، کار صد ایل است دلم چو پسته شکسته و طرح لبهایم شبیه پسته خندان ظرف آجیل است گرفتم آخر شب فال حضرت حافظ به خنده گفت که حافظ غلام قابیل است! ببین که جاری خوش تیپ من پس از امشب دو ماه متصل آواره ی تردمیل است بخند شاعر و این یک دقیقه را خوش باش چه وقت غرغر و توصیف این اباطیل است بدان که عمر تو امشب دراز خواهد شد بپا ز حرص نمیری که بس خَز و خیل است...